aftertaste
aftertaste - مزه مزه
noun - اسم
UK :
US :
مزه ای که پس از خوردن یا نوشیدن چیزی در دهان شما باقی می ماند
طعمی که یک غذای خاص یا ماده دیگری در دهان شما باقی می گذارد که آن را قورت داده اید
طعمی که یک غذا یا نوشیدنی پس از قورت دادن در دهان شما باقی می گذارد
The argument concerning the destination of the nation's art treasures has, however acquired a bitter aftertaste.
بحث در مورد مقصد گنجینه های هنری کشور اما طعم تلخی پیدا کرده است.
شراب مزه تلخی دارد.
Scrawly tunes, cloudy observations, open-ended sentiments ultimately leading to an unsatisfactory half-digested aftertaste.
آهنگهای ناقص، مشاهدات ابری، احساسات بیپایان که در نهایت منجر به یک مزه نیمه هضم شده رضایتبخش میشود.
خرچنگ مزه بیش از حد ماهی به جا گذاشت.
A big bear threatens rich glamorous men in this Hemingway-esque adventure tale with a Hollywood aftertaste.
یک خرس بزرگ مردان ثروتمند و پر زرق و برق را در این داستان ماجراجویی به سبک همینگوی با طعمی هالیوودی تهدید می کند.
Disappointing; sweet rubbery bouquet and a dominating, coarse, fiery spirit with a nasty aftertaste to it.
ناامید کننده؛ دسته گلی شیرین و لاستیکی و روحی تسلط برانگیز، خشن و آتشین با طعمی بد.
برخی از مشتریان از مزه شور شکایت داشتند.
برخی در مورد مزه شور اظهار نظر کردند.
بچه های دیگر شکایت داشتند که طعم آن در ابتدا عالی است، اما طعم پس از آن بیش از حد طولانی ماند.
مزه آن شکست به ایالت اورگان خیلی زود از بین نخواهد رفت.
علیرغم طعم کمی سرکه، نوشیدن آن بسیار آسان بود.
کل تجربه، اگرچه در آن زمان به اندازه کافی لذت بخش بود، اما طعم تلخی از خود به جا گذاشت.
این دارو طعم ناخوشایندی به جا گذاشت.
برخی از سرکه ها طعمی شیرین دارند.
طعم
flavorUS
طعم ایالات متحده
flavourUK
طعم انگلستان
savorUS
savorUS
savourUK
savourUK
relish
لذت بردن
tang
زبانه
aroma
عطر
palatableness
خوش طعم بودن
piquancy
تندی
savoriness
بو
smack
خردمندی
sapidity
ساپور
sapor
شوق و شور
zest
زینگ
zing
گاز گرفتن
ادویه
spice
حاشیه، غیرمتمرکز
میزان وضوح تصاویر
sharpness
شور و نشاط
spiciness
نیش زدن
zestiness
طعم و مزه
pungency
زیپ
nip
لگد زدن
tastiness
مشت زدن
zip
پپ
زنجبیل
punch
هیجان
pep
ginger
thrill
blandness
نرمی
insipidity
بی حیایی
tastelessness
بی مزه بودن
dullness
کسلی