chess

base info - اطلاعات اولیه

chess - شطرنج

noun - اسم

/tʃes/

UK :

/tʃes/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [chess] در گوگل
description - توضیح
  • a game for two players, who move their playing pieces according to particular rules across a special board to try to trap their opponent’s king (=most important piece)


    یک بازی برای دو بازیکن، که مهره های بازی خود را بر اساس قوانین خاص در یک تخته مخصوص حرکت می دهند تا سعی کنند پادشاه حریف خود را به دام بیندازند (=مهم ترین مهره)

  • a game played by two people on a square board in which each player has 16 pieces that can be moved on the board in different ways


    بازی ای که توسط دو نفر روی یک تخته مربع انجام می شود که در آن هر بازیکن دارای 16 مهره است که می توان آنها را به روش های مختلف روی تخته حرکت داد.

  • Choirs, plays, gymnastics, book discussions, chess tournaments, lectures and crafts classes took place constantly.


    گروه های کر، نمایش، ژیمناستیک، بحث کتاب، مسابقات شطرنج، سخنرانی ها و کلاس های صنایع دستی به طور مداوم برگزار می شد.

  • San Francisco cops are clamping down on a new brand of outlaws: sidewalk-hogging chess players.


    پلیس های سانفرانسیسکو در حال مقابله با نام تجاری جدیدی از قانون شکنان هستند: شطرنج بازان هولناک پیاده رو.

  • Like chess, as you say.


    به قول شما مثل شطرنج.

  • Until recently only the most elite of chess wizards remained beyond the reach of computer chess programs.


    تا همین اواخر، تنها نخبه ترین جادوگران شطرنج از دسترس برنامه های شطرنج کامپیوتری خارج بودند.

  • When I got tired of watching the bow or reading or playing chess, I would often watch Morris at work.


    وقتی از تماشای کمان یا خواندن یا بازی شطرنج خسته می شدم، اغلب موریس را در محل کار تماشا می کردم.

  • She had that stone chess table made too and put inside.


    آن میز شطرنج سنگی را هم درست کرده بود و داخلش گذاشته بود.

  • Two huge screens above the chess boards carried illuminated chess graphics to display the games.


    دو صفحه بزرگ بالای تخته های شطرنج دارای گرافیک شطرنج روشن برای نمایش بازی ها بودند.

example - مثال
  • the position of the chess pieces on the board


    موقعیت مهره های شطرنج روی تخته

  • Alex plays chess as a hobby.


    الکس به عنوان یک سرگرمی شطرنج بازی می کند.

synonyms - مترادف
  • scacchic


    اسکاچی

  • chessic


    شطرنج

antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

impute

لغت پیشنهادی

aloofness

لغت پیشنهادی

fahrenheit