elite
elite - نخبه
adjective - صفت
UK :
US :
a group of people who have a lot of power and influence because they have money knowledge or special skills
گروهی از افراد که به دلیل داشتن پول، دانش یا مهارت های خاص، قدرت و نفوذ زیادی دارند
an elite group contains the best most skilled, or most experienced people or members of a larger group
یک گروه نخبه شامل بهترین، ماهرترین یا با تجربه ترین افراد یا اعضای یک گروه بزرگتر است
ثروتمندترین، قدرتمندترین، تحصیل کرده ترین یا آموزش دیده ترین گروه در یک جامعه
متعلق به ثروتمندترین، قدرتمندترین، تحصیل کرده ترین یا آموزش دیده ترین گروه یک جامعه
those people or organizations that are considered the best or most powerful compared to others of a similar type
آن دسته از افراد یا سازمان هایی که در مقایسه با سایر افراد از نوع مشابه، بهترین یا قدرتمندترین محسوب می شوند
ثروتمندترین، قدرتمندترین، بهترین تحصیلکرده یا آموزش دیده ترین افراد در یک گروه یا جامعه خاص
هتل اوکورا توکیو محل ملاقات نخبگان تجاری در توکیو.
The agencies dealing with business and corporate elites tend to employ a more co-operative mode than those dealing with the poor.
آژانسهایی که با نخبگان تجاری و شرکتها سروکار دارند، نسبت به آژانسهایی که با اقشار فقیر سروکار دارند، تمایل بیشتری به استفاده از حالت تعاونی دارند.
نخبگان حاکم در برابر همه تلاشها برای اصلاحات مقاومت کردهاند.
رئیسجمهور متهم به توسعه سیاستهایی به نفع نخبگان کوچک است.
فقط نخبگان کوچکی می توانند فرزندان خود را به این مدرسه بفرستند.
The group approach explicitly rejects the notion that a small elite dominates the resource allocation process.
رویکرد گروهی به صراحت این تصور را که نخبگان کوچک بر فرآیند تخصیص منابع تسلط دارند، رد می کند.
هنگ چتر نجات از نخبگان نیروهای مسلح بریتانیا هستند.
انواع کالاهایی که زمانی برای نخبگان رزرو شده بود، اکنون در دسترس همه هستند.
تمام نخبگان پر زرق و برق واشنگتن در شام آن شب حضور داشتند.
یک گروه نخبه از مقامات ارشد
یک آکادمی نظامی نخبه
an elite athlete/swimmer/runner
یک ورزشکار/شناگر/دونده نخبه
دنیای ورزش های نخبه
نخبگان تحصیل کرده کشور
عضوی از نخبگان
نخبگان قدرتمند و فاسد این کشور را خشک کرده اند.
نیروهای زبده با هواپیما به منطقه مشکل منتقل شدند.
ورزشکاران زن نخبه
نخبگان شرکتی / مالی / رسانه ای
finest
بهترین
منتهی شدن
انتخاب
انتخاب کنید
عالی
supreme
ترک
اولین کلاس
first-class
در درجه نخست
foremost
بزرگترین
درجه یک
first-rate
برجسته
pre-eminent
بالا
سرد
لبه طلایی
gilt-edged
فوق العاده
بالا پرواز
topflight
نوک بالا
tip-top
سطح جهانی
top-notch
کشوی بالا
world-class
خارج از دید
top drawer
خارج از این دنیا
اصلی
رئیس
نخست
اولیه
سر
رهبری
preeminent
غالب
مشترک
طبیعی
معمولی
منظم
میانگین
generic
عمومی
plain
جلگه
ساده
استاندارد
commonplace
عادی
مرسوم
آشنا
فروتن
humble
کلیشه ای
موجودی
stereotyped
وانیل
stereotypical
ناچیز
روال
vanilla
نامشخص
insignificant
غیر استثنایی
غیر عادی
undistinguished
سطح پایین
unexceptional
طبقه پایین
unextraordinary
اجرا شده از آسیاب
low-class
درجه دوم
lower-class
غیر قابل توجه
run-of-the-mill
پایین تر
second-rate
پست
unnoteworthy
lowly