altruism

base info - اطلاعات اولیه

altruism - نوع دوستی

noun - اسم

/ˈæltruɪzəm/

UK :

/ˈæltruɪzəm/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [altruism] در گوگل
description - توضیح

  • زمانی که به دیگران اهمیت می دهید یا به آنها کمک می کنید، حتی اگر این هیچ مزیتی برای شما ندارد

  • willingness to do things that bring advantages to others even if it results in disadvantage for yourself


    تمایل به انجام کارهایی که مزایایی برای دیگران به همراه دارد، حتی اگر به ضرر شما باشد


  • نگرش اهمیت دادن به دیگران و انجام کارهایی که به آنها کمک می کند، اگرچه شما با انجام آن اعمال چیزی به دست نمی آورید.

  • It requires an altruism not commonly associated with the nature of big time politics.


    این نیاز به نوع دوستی دارد که معمولاً با ماهیت سیاست های بزرگ مرتبط نیست.


  • در حالی که خیریه و نوع دوستی عالی هستند، اما به اندازه کافی برای حفظ یک جامعه ظاهر نمی شوند.

  • But pervasive as this behavior may be we do have moments of generosity and altruism.


    اما هر چقدر هم که این رفتار فراگیر باشد، لحظاتی از سخاوت و نوع دوستی داریم.

  • Love altruism - just pretty words.


    عشق، نوع دوستی - فقط کلمات زیبا.

  • Some have therefore concluded that behaviour in this category can not be termed altruism at all.


    بنابراین برخی به این نتیجه رسیده اند که رفتار در این مقوله را به هیچ وجه نمی توان نوع دوستی نامید.

  • But there is another way to ensure that altruism pays: reciprocity.


    اما راه دیگری برای اطمینان از سودمندی نوع دوستی وجود دارد: عمل متقابل.

example - مثال
  • Politicians are not necessarily motivated by pure altruism.


    انگیزه سیاستمداران لزوماً نوع دوستی محض نیست.

  • She's not known for her altruism.


    او به نوع دوستی اش معروف نیست.

  • Nobody believes those people are donating money to the president’s party purely out of altruism.


    هیچ کس باور نمی کند که این افراد صرفاً از روی نوع دوستی به حزب رئیس جمهور کمک مالی می کنند.

  • altruistic motives


    انگیزه های نوع دوستانه

synonyms - مترادف
  • benevolence


    خیرخواهی

  • bounty


    فضل

  • liberality


    آزادی

  • generosity


    سخاوت

  • beneficence


    سود رسانی

  • unselfishness


    بی خودی

  • kindness


    مهربانی

  • charitableness


    خیریه

  • magnanimity


    بزرگواری

  • bounteousness


    فضل و بخشش

  • bigheartedness


    بزرگ دلی

  • lavishness


    تجملات

  • nobility


    اشرافیت

  • selflessness


    از خودگذشتگی


  • توجه

  • humanity


    بشریت

  • compassion


    رحم و شفقت - دلسوزی

  • decency


    نجابت

  • greatheartedness


    دست باز

  • big-heartedness


    دست آزاد

  • open-handedness


    از خود گذشتگی

  • free-handedness


    انکار خود

  • self-sacrifice


    روحیه عمومی

  • self-denial


    وجدان اجتماعی


  • بشردوستی

  • social conscience


    سخاوتمندی


  • بخشندگی

  • philanthropy


  • generousness


  • munificence


  • bountifulness


antonyms - متضاد
  • selfishness


    خودخواهی

  • greed


    طمع

  • self-interest


    منفعت شخصی

  • egoism


    پست

  • egotism


    باریکی

  • meanness


    خود جذبی

  • narrowness


    مزدوری

  • self-absorption


    انسان دوستی

  • self-seeking


    خود محوری

  • mercenariness


    به دنبال شماره یک

  • misanthropy


    جسارت

  • self-centredness


    چنگ زدن

  • looking out for number one


    درنده خویی

  • avarice


    خودشیفتگی

  • covetousness


    اکتسابی

  • graspingness


    خودمانیا

  • rapacity


    خودپسندی

  • narcissism


    حرص و آز

  • acquisitiveness


    اعتماد به نفس

  • egocentricity


    غرور

  • egomania


    تکبر

  • cupidity


    اشتیاق

  • conceitedness


  • greediness


  • conceit


  • vanity


  • egocentrism


  • arrogance


  • rapaciousness


  • avidity


  • haughtiness


لغت پیشنهادی

merge

لغت پیشنهادی

slashing

لغت پیشنهادی

bavette