amnesia
amnesia - فراموشی
noun - اسم
UK :
US :
وضعیت پزشکی ناتوانی در به خاطر سپردن چیزی
یک وضعیت پزشکی که باعث می شود نتوانید چیزها را به خاطر بسپارید
از دست دادن توانایی به خاطر سپردن
مردی که از فراموشی رنج می برد توسط خواهرش که تصویر او را در تلویزیون دیده بود شناسایی شد.
دوباره شروع کرد به فکر کردن که آیا از فراموشی رنج می برد.
مدتی دچار فراموشی شد.
ممکن است هرگز دچار فراموشی نشویم یا کسی را بشناسیم که از آن رنج میبرد.
When a new consciousness is brought about it shouldn't bring about historical amnesia as it often does.
وقتی یک آگاهی جدید ایجاد می شود، نباید فراموشی تاریخی ایجاد کند، همانطور که اغلب می کند.
It would evaporate in institutional amnesia. 15 Banana-Now Time Reengineering and redesign often focus on time compression.
در فراموشی نهادی تبخیر می شود. 15 مهندسی مجدد و طراحی مجدد Banana-Now Time اغلب بر روی فشرده سازی زمان تمرکز می کند.
او یک پف مغناطیسی از فراموشی برداشت. 2.
The woman who was wearing a camel coat is suffering amnesia and can give no details of her identity.
این زن که کت شتری به تن داشت، دچار فراموشی است و نمی تواند جزئیاتی از هویت خود ارائه دهد.
او از فراموشی رنج می برد و به بیمارستان دارلینگتون مموریال منتقل شد.
forgetfulness
فراموشی
blackout
خاموشی
blank
جای خالی
blankness
خالی بودن
blockout
جلوگیری از
obliviousness
بی توجهی
paramnesia
پارامنزی
fugue
فوگ
hypomnesia
هیپومنزیا
oblivion
بی حوصلگی
stupor
از دست دادن حافظه
نقص حافظه
حافظه ضعیف
حافظه کوتاه
یک جای خالی
ایالت فوگ
فراموش کردن
fugue state
نقص در حافظه
forgetting
memory lapse
