armhole

base info - اطلاعات اولیه

armhole - سوراخ بازو

noun - اسم

/ˈɑːrmhəʊl/

UK :

/ˈɑːmhəʊl/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [armhole] در گوگل
description - توضیح

  • سوراخی در پیراهن، لباس، ژاکت و غیره که بازوی خود را از آن عبور می دهید


  • دهانه ای در پیراهن، کت و غیره که بازوی خود را از آن می گذارید

  • It is therefore possible to measure around an armhole curve and compare the measurement with that of the sleeve head.


    بنابراین می توان دور یک منحنی بازو را اندازه گرفت و اندازه گیری را با اندازه سر آستین مقایسه کرد.

  • She was the hidden double stitching that kept armholes from tearing out.


    او همان دوخت پنهانی بود که از پاره شدن سوراخ های بازو جلوگیری می کرد.

  • It fell in soft folds round her neck almost like a cowl collar and the armholes were deep.


    تقریباً مانند یقه کلاه به صورت چین‌های نرم دور گردنش افتاد و سوراخ‌های بازو عمیق بود.

  • Instead of regular shaping at the armhole edge the decreased stitches seem to be bolder and less frequent.


    به‌جای شکل‌دهی منظم در لبه بازو، بخیه‌های کاهش‌یافته پررنگ‌تر و کمتر دیده می‌شوند.

  • It can't be used for example for casting off a few stitches at the armhole.


    نمی توان از آن استفاده کرد، به عنوان مثال، برای انداختن چند بخیه در سوراخ بازو.

  • Entering the measurements is quite straight forward except when it comes to the armhole measurement for set-in sleeves.


    وارد کردن اندازه‌ها کاملاً مستقیم است، به جز زمانی که به اندازه‌گیری سوراخ بازو برای آستین‌های تنظیم‌شده می‌رسد.

  • If you increase this armhole length increase the width of the sleeve head too.


    اگر طول این بازو را افزایش دادید، عرض سر آستین را نیز افزایش دهید.

  • Stitch sleeves to armhole edges of fronts and back.


    آستین ها را به لبه های سوراخ بازو جلو و پشت بدوزید.

example - مثال
synonyms - مترادف

  • سوراخ


  • افتتاح

  • slit


    شکاف

antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

encumber

لغت پیشنهادی

afters

لغت پیشنهادی

sentiments