atrocity

base info - اطلاعات اولیه

atrocity - قساوت

noun - اسم

/əˈtrɑːsəti/

UK :

/əˈtrɒsəti/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [atrocity] در گوگل
description - توضیح

  • اقدامی بسیار بی رحمانه و خشونت آمیز، به ویژه در زمان جنگ

  • an extremely cruel, violent or shocking act


    یک عمل بسیار بی رحمانه، خشونت آمیز یا تکان دهنده


  • این واقعیت که چیزی بسیار بی رحمانه، خشن یا تکان دهنده است

  • an extremely cruel act or the committing of such acts


    یک عمل بسیار ظالمانه یا ارتکاب چنین اعمالی

  • It was, said Stephen, as appalling an atrocity as you could find.


    استفان گفت، این یک جنایت وحشتناک بود که می توانستید پیدا کنید.

  • Any atrocity, at any time was expected from them.


    هر ظلمی در هر زمانی از آنها انتظار می رفت.

  • Now senior officers fear the organisation is limbering up for a wave of further atrocities.


    اکنون افسران ارشد می ترسند که سازمان در حال آماده شدن برای موجی از جنایات بیشتر باشد.

  • You re left with a vision of atrocity perpetuating atrocity.


    شما با چشم اندازی از جنایت باقی مانده اید که قساوت را تداوم می بخشد.

  • That done, we piously concocted the Nuremberg code to ensure that such atrocities would never be repeated.


    با انجام این کار، ما قانون نورنبرگ را با تقوا ساختیم تا اطمینان حاصل کنیم که چنین جنایاتی هرگز تکرار نخواهند شد.

  • It was not until half a century later in the 1990s that these atrocities came to light and created an international scandal.


    نیم قرن بعد در دهه 1990 بود که این جنایات آشکار شد و رسوایی بین المللی را به وجود آورد.

example - مثال
  • In the war both sides committed atrocities.


    در جنگ، هر دو طرف مرتکب جنایات شدند.


  • جنایات علیه مردم غیرنظامی

  • one of the worst atrocities of the war


    یکی از بدترین جنایات جنگ

  • reports of atrocities by gunmen


    گزارش هایی از جنایات افراد مسلح

  • They are on trial for committing atrocities against the civilian population.


    آنها به دلیل ارتکاب جنایات علیه مردم غیرنظامی محاکمه می شوند.

  • These people are guilty of acts of appalling atrocity (= cruelty).


    این افراد مرتکب اعمال قساوت وحشتناک (= ظلم) هستند.

  • The commission reports that atrocities were committed by all sides during the struggle.


    کمیسیون گزارش می دهد که در طول مبارزه، جنایاتی از سوی همه طرف ها انجام شده است.

synonyms - مترادف
  • evil


    بد


  • جرم


  • اشتباه

  • offenceUK


    جرم انگلستان

  • outrage


    خشم

  • offenseUS


    جنایت ایالات متحده

  • abomination


    عمل شنیع

  • wrongdoing


    انجام اشتباه


  • نقض


  • جراحت

  • injustice


    بی عدالتی


  • سو استفاده کردن

  • villainy


    شرارت

  • affront


    توهین

  • transgression


    تخلف

  • brutality


    وحشیگری

  • obscenity


    فحاشی

  • barbarity


    بربریت

  • iniquity


    ظلم

  • cruelty


    وحشت


  • رسوایی


  • خشونت

  • malfeasance


    بی رحمی


  • عظمت

  • tort


    عمل وحشیانه

  • ruthlessness


    عمل ظالمانه

  • enormity


  • act of barbarity


  • act of brutality


  • act of cruelty


  • act of savagery


antonyms - متضاد
  • delight


    لذت بسیار

  • happiness


    شادی

  • joy


    خوشایند

  • pleasantness


    درست

  • pleasantry


    تقوا


  • رفتار خوب انگلستان


  • رفتار خوب ایالات متحده

  • good behaviourUK


    خوبی

  • good behaviorUS


    عدالت

  • goodness


    فضیلت

  • righteousness


    مهربانی

  • virtuousness


    برکت

  • kindness


    اخلاق

  • blessing


    خلوص

  • morality


    اطاعت

  • purity


    نجابت

  • obedience


    فروتنی

  • decency


    سلیقه

  • modesty


    تعریف و تمجید

  • tastefulness


    خوب

  • compliment


    سود


  • عقیمی


  • پاکیزگی

  • sterility


    قانونی بودن

  • cleanliness


    درستی

  • legality


    استحکام - قدرت

  • rectitude


    افتخار ایالات متحده


  • HonourUK

  • honorUS


    زیبایی

  • honourUK



لغت پیشنهادی

lemons

لغت پیشنهادی

attenuating

لغت پیشنهادی

accommodate