banking
banking - بانکداری
noun - اسم
UK :
US :
تجارت یک بانک
فعالیت تجاری بانک ها و موسسات مشابه
با استفاده از خدماتی که یک بانک ارائه می کند
کسب و کار اداره یک بانک
فعالیت مدیریت پول در حساب های بانکی شما
کسب و کار اداره یک بانک یا ارائه خدمات یک بانک
عمل استفاده از خدمات بانک
By appealing directly to his fellow-citizens and banking on a generous response the President may just have gambled correctly.
رئیس جمهور با توسل مستقیم به همشهریان خود و ارائه یک پاسخ سخاوتمندانه، ممکن است به درستی قمار کرده باشد.
اکنون زمان بانکداری مرکزی محتاطانه آلمانی است.
Customers still get landed with unexpected bills for bank charges, despite the arrival of the age of free banking.
با وجود فرا رسیدن عصر بانکداری رایگان، مشتریان همچنان با قبوض غیرمنتظره برای هزینه های بانکی مواجه می شوند.
به سختی می توانید آن را یک مرکز بانکی بین المللی بنامید.
شاید بانکداری تجاری نهایتاً دنیای کوچک برای زندگی باشد.
تسهیلات بانکی خرد برای رفع نیازهای شهرک نشینان ارائه شد.
Although that crisis seemed serious then compared with the present threat to the world banking system it was small beer.
اگرچه آن بحران در آن زمان در مقایسه با تهدید فعلی برای سیستم بانکی جهانی جدی به نظر می رسید، اما آبجو کوچک بود.
او به شغلی در بانکداری فکر می کند.
the international banking community
جامعه بانکی بین المللی
این نرم افزار در امور بانکی کاربرد دارد.
در ابتدا مصرف کنندگان نسبت به بانکداری آنلاین محتاط بودند.
من عمدتا از خدمات بانکداری اینترنتی استفاده می کنم.
international banking
بانکداری بین المللی
امروز بعدازظهر باید امور بانکی ام را انجام دهم.
بسیاری از مردم در حال حاضر بانکداری خود را به صورت آنلاین انجام می دهند.
a career in international banking
حرفه ای در بانکداری بین المللی
banking industry/sector
صنعت/بخش بانکداری
من ترجیح می دهم بانکداری خود را به صورت محلی انجام دهم.
آیا بانکداری خود را آنلاین انجام می دهید؟
withdrawing
عقب نشینی
disbursing
پرداخت
dispersing
پراکنده کردن
خرج کردن
straightening
صاف کردن