beatnik
beatnik - بیت نیک
noun - اسم
UK :
US :
one of a group of young people in the late 1950s and early 1960s, who did not accept the values of society and showed this by their clothes and the way they lived
یکی از گروهی از جوانان در اواخر دهه 1950 و اوایل دهه 1960 که ارزش های جامعه را قبول نداشتند و این را با لباس و نحوه زندگی خود نشان می دادند.
(especially in the 1950s and 1960s) a young person who did not accept society's customs and principles, and showed this by the way they dressed and behaved
(به ویژه در دهه 50 و 60) جوانی که آداب و رسوم و اصول جامعه را قبول نداشت و این را با لباس پوشیدن و رفتار خود نشان داد.
Tied around his neck was a solid black scarf that hinted at a beatnik spirit lurking beneath the formality.
دور گردنش روسری مشکی محکمی بسته شده بود که حکایت از روحیه ی ضربتی داشت که در زیر تشریفات کمین کرده بود.
او یک بیت نیک بود که خیلی دیر به دنیا آمد.
Her long black hair and comfortable clothes are the unruffled badge of the artist and beatnik, be she fifteen or fifty.
موهای بلند مشکی و لباسهای راحت او نشان بینظیر هنرمند و بیتنیک است، چه پانزده ساله یا پنجاه ساله.
او نگرش داشت، چیزهای درست، مثل یک بیت نیک قرن نوزدهمی.
من در سال 1961 با یونیفرم بیت نیک، صندل و ژاکت مشکی به آکسفورد رفتم.
به عبارت دیگر بیت نیک پیش از رافائلی.
سپس شما بیت نیک را دریافت کردید، شاید از افراد طبقه پایین تر.
nonconformist
ناسازگار
bohemian
کولی
maverick
موریک
hippie
هیپی
iconoclast
شمایل شکن
dropout
ترک تحصیل
افراطی
protester
معترض
demonstrator
تظاهر کننده
ضرب و شتم
peacenik
صلح نیک
بچه گل
روح آزاد
loner
تنها
individualist
فردگرا
eccentric
عجیب و غریب
hippy
آزاداندیش
freethinker
ملحد و مرتد
heretic
شورشی
rebel
چیز غریب
freak
منحرف
deviant
توپ عجیب و غریب
oddball
گرگ تنها
lone wolf
خارجی
outsider
ضد فرهنگ
counterculturist
بوهو
boho
مخالف
dissenter
نامناسب
nonconformer
misfit
weirdo
conformist
سازگار
conformer
هماهنگ کننده
conventionalist
متعارف
follower
دنباله رو
bourgeois
بورژوازی
محافظه کار
traditionalist
سنت گرا
formalist
فرمالیست
reactionary
ارتجاعی
stickler
چسبنده
diehard
جان سخت
orthodox
ارتدکس
babbit
بابیت
emulator
شبیه ساز
sheep
گوسفند
fogey
مه آلود
babbitt
شخص ارتدکس
orthodox person
چسبیدن به گل
stick-in-the-mud
بله اقا
لمینگ
yes-man
بازیکن تیم
Babbitt
یکی از گله
lemming
وابسته
ادم چاپلوس
پارتیزان
adherent
در حد متوسط
sycophant
کپی
partisan
copycat