solar
solar - خورشیدی
adjective - صفت
UK :
US :
مربوط به خورشید
با استفاده از نیروی نور و گرمای خورشید
از خورشید یا از خورشید، یا استفاده از انرژی خورشید برای تولید نیروی الکتریکی
استفاده از انرژی خورشید برای تولید برق
دختر، مشعل ها را در خورشید روشن کن!
افزایش تعداد لکه های تاریک روی خورشید چنین دوره ای از فعالیت خورشیدی بالا را نشان می دهد.
گای دو قدم از در خورشیدی دور شد و مجبور شد بایستد.
Furthermore Conservation moves are very effective in this sector and solar energy is very suitable for water heating needs.
علاوه بر این، حرکات حفاظتی در این بخش بسیار موثر است و انرژی خورشیدی برای نیازهای گرمایش آب بسیار مناسب است.
در مواقع گرمایش شدید خورشیدی ممکن است همزمان تعداد زیادی شیاطین گرد و غبار فعال وجود داشته باشند.
یک رصدخانه خورشیدی
اولین پنل های خورشیدی توسط آزمایشگاه های بل در سال 1954 به عنوان بخشی از برنامه فضایی ساخته شد.
But because ultraviolet radiation is a constant feature of solar radiation, the ozone layer is maintained.
اما از آنجایی که اشعه ماوراء بنفش یک ویژگی ثابت تابش خورشیدی است، لایه اوزون حفظ می شود.
ماموریت های زیادی وجود دارد که فقط بادبان های خورشیدی می توانند انجام دهند.
heliacal
مارپیچ
stellar
ستاره ای
cosmic
کیهانی
empyreal
امپریال
earthly
زمینی
terrestrial