spiel
spiel - پخش کردن
noun - اسم
UK :
US :
a quick speech that the speaker has used many times before especially one that is intended to persuade people to buy something
سخنرانی سریعی که گوینده قبلاً بارها از آن استفاده کرده است، به ویژه سخنانی که هدف آن ترغیب مردم به خرید چیزی است
a speech especially one that is long and spoken quickly and is intended to persuade the person listening about something
سخنی که به خصوص طولانی است و به سرعت بیان می شود و هدف آن متقاعد کردن کسی است که در مورد چیزی گوش می دهد
a speech esp. one that is long and spoken quickly and is intended to persuade the listener about something
یک سخنرانی، به ویژه طولانی است و به سرعت گفته می شود و قصد دارد شنونده را در مورد چیزی متقاعد کند
کلیف هنوز در حال تحویل اشل خود به طبقه بالا بود.
افسر با گرفتن شیشه جلو خود را ثابت نگه داشت، اما هیچ ضربه ای را از دست نداد.
او کمی به حال خود می رود.
وقتی نوبت من می رسد، اسپیلم را متراکم می کنم و کارت سه در پنج را نشان می دهم.
اگر کلپنر بتواند شغلش را پیدا کند، ممکن است این کار را نیز انجام دهد.
The other fellow is parading further down the beach and I can hear him giving the spiel to other people.
هموطن دیگر در پایینتر ساحل رژه میرود و من میشنوم که او را به دیگران میفرستد.
این مایه شرمساری است و بعداً در این مقاله من برخی از افکار را در مورد این موضوع بیان کردم.
فروشنده در مورد شایستگی های طراحی جدید به یک بحث طولانی پرداخت.
یک بازی فروش
آنها به ما توضیح طولانی دادند که چرا باید در خانه خود شیشه دوجداره نصب کنیم.
a sales/marketing spiel
یک بازی فروش/بازاریابی
گام صدا
patter
نوازش کردن
خط
hype
هیاهو
promotion
ترویج
puff
پف کردن
فروش زمین
بحث فروش
sales patter
الگوی فروش
صحبت
persuasion
متقاعد کردن
publicity
تبلیغات
بالیهو
ballyhoo
پف کرده
propaganda
بازار یابی
puffery
فشار دادن
ارائه
افزایش
ستایش
boosting
ساختن
laudation
پلاگین
praise
وصل کردن
build-up
تبلیغاتی
plug
هل دادن
plugging
روابط عمومی
promo
مطبوعات
pushing
هیاهوی رسانه ای
PR
public relations
media hype