barring
barring - ممنوع کردن
preposition - حرف اضافه
UK :
US :
مگر اینکه اتفاقی بیفتد
except if a particular thing happens
مگر اینکه اتفاق خاصی بیفتد
جز یا مگر اینکه اتفاق خاصی بیفتد
بدون قطع برق، تنها کاربرد شمع تزئینی است.
به جز تاخیرهای غیرمنتظره، کار روی تونل باید تا پایان ماه آینده به پایان برسد.
به جز تصادف، باید به موقع برسیم.
باید ساعت ده برسیم و از تاخیرهای غیرمنتظره (= در صورت عدم وجود) جلوگیری کنیم.
به ما اطمینان داده شد که به جز تحولات غیرمنتظره، قرارداد را خواهیم گرفت.
بار
excepting
استثنایی
excluding
مستثنی کردن
صرفه جویی در
بجز
بعلاوه
جدا از
جدای از
discounting
تخفیف دادن
غیر از
در كنار
ولی
حذف کردن
omitting
خارج از
بیرون
صرفه جویی
اما برای
کوتاه از
بدون
به غیر از
منحصر به فرد از
exclusive of
ترک کردن
leaving out
ذخیره برای
اگر وجود ندارد
شامل نمیشود
به حساب نمی آید
فراتر
not counting
کنار گذاشتن
با استثناء
leaving aside
نسخه
allowing
اجازه می دهد
کمک
allowance
کمک هزینه
تصویب
معاونت
آزادی
خوب
اجازه
تحریم
ratification
پذیرش - پذیرفته شدن
خوش آمدی
acceptance
پذیرش
شمول
رهایی
admittance
پذیرایی
inclusion
الحاق
علاوه بر این
reception
معمول بودن
incorporation
منظم بودن
عادی بودن
usualness
به خطر افتادن
regularity
admittal
normality
compromise