bass
bass - صدای بم
N/A - N/A
UK :
US :
صدای بسیار پایین آواز مرد، یا مردی با صدایی شبیه این
بخشی از یک اثر موسیقایی که برای خواننده ای با صدای بم نوشته شده است
نیمه پایینی کل طیف نت های موسیقی
a bass guitar
یک گیتار بیس
یک کنترباس
a bass instrument or voice produces low notes
یک ساز باس یا صدا نت های کم تولید می کند
ماهی قابل خوردن است و هم در رودخانه و هم در دریا زندگی می کند
پایین ترین طیف نت های موسیقی، یا مردی با صدای آواز در این محدوده
مجموعه ای از صداهای کم موسیقی در رادیو، سیستم موسیقی و غیره.
آ کنترباس
یک گیتار الکتریک با چهار سیم که نت های بسیار کم می نوازد
نواختن، آواز خواندن، یا تولید کمترین طیف نت های موسیقی
نوعی ماهی که در رودخانه ها یا دریاها یافت می شود که گوشت آن به عنوان غذا خورده می شود
پایین ترین برد یک صدا یا آلات موسیقی یا شخص یا آلات موسیقی با این محدوده
هر یک از چندین ماهی مرتبط که در رودخانه ها یا دریاها یافت می شود و برای غذا استفاده می شود
باس الکتریک دارای دامنه پویا و پرچرب بود که با ریتم و بلوز مشخص می شد.
باس 5 سیم Status Series 2، 875 پوند.
Andersen and Towner have a perfect understanding and the bass is employed both rhythmically and melodically to great effect.
اندرسن و تاونر درک کاملی دارند و باس هم به صورت ریتمیک و هم ملودیک برای تأثیرگذاری عالی استفاده می شود.
He sings bass.
او بیس می خواند.
Italy's leading bass
بیس پیشرو ایتالیا
باس را کم کنید.
He plays bass guitar.
او گیتار باس می نوازد.
a bass drum/guitar/trombone
یک درام باس / گیتار / ترومبون
او قایق کوچکش را برای ماهیگیری باس به آب انداخت.
این با فیله باس راه راه سرو می شود.
کیفیت صدای او باعث می شود فراموش کنید که او یک باس است.
striped bass
باس راه راه
عمیق
کم
deep-toned
با تن عمیق
low-pitched
کم صدا
resonant
طنین انداز
sonorous
پر صدا
full-toned
پر رنگ
قبر
low-toned
کم رنگ
قدرتمند
throaty
گلویی
baritone
باریتون
booming
پررونق
low-voiced
غریدن
resounding
ثروتمند
rumbling
آلتو
پر شده
alto
کنترالتو
خشن
contralto
زنگ زدن
gruff
با صدای بلند
ringing
orotund
پر جنب و جوش
reverberating
گیاهی
reverberant
رعد و برق
orotund
vibrant
plangent
thundering
thunderous
reverberative
بالا
acute
حاد
high-pitched
با صدای بلند
piping
لوله کشی
تیز
shrill
سه برابر شدن
treble
جیغ زدن
screeching
سوراخ کردن
piercing
جیرجیر زدن
squeaking
نافذ
penetrating
فریاد زدن
shrieking
جیرجیر
squeaky
سوت زدن
whistling
گوش سوراخ کردن
ear-piercing
فالستتو
falsetto
سوپرانو
soprano
تندرو
strident
گوش خراش
ear-splitting
هوا گیر
air-rending
قوی
سرزده
intrusive
درهم شکستن
روشن کردن
shattering
جیغ
clarion
خروشان
screechy
فرکانس بالا
squawky
قلع قلع
high-frequency
shrieky
earsplitting
tinny
