brochure

base info - اطلاعات اولیه

brochure - بروشور

noun - اسم

/brəʊˈʃʊr/

UK :

/ˈbrəʊʃə(r)/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [brochure] در گوگل
description - توضیح

  • کتاب نازکی که اطلاعاتی را ارائه می دهد یا چیزی را تبلیغ می کند


  • یک نوع مجله کوچک که حاوی تصاویر و اطلاعات یک محصول یا یک شرکت است


  • یک نوع مجله کوچک که حاوی تصاویر و اطلاعات یک محصول، شرکت و غیره است.


  • خوانندگان می توانند یک بروشور برای آن انتخاب کنند.

  • Readers can pick up a brochure for that.


    بروشورهای تکمیلی را می توانید از آدرس مسابقه دریافت کنید. 8.

  • Additional brochures can be obtained from the competition address. 8.


    جزوه یا بروشور کارمند با حقایق اساسی می تواند توزیع شود.

  • A handout or employee brochure with the basic facts can be distributed.


    هفت یا هشت ماه بعد، یک مشتری با تکیه بر یک نسخه قدیمی و اصلاح نشده بروشور، تعطیلات خود را رزرو کرد.

  • Seven or eight months later a customer booked a holiday relying on an old unamended copy of the brochure.


    در این بروشور ما بسیاری از خدمات انتقال پول میدلند را برجسته می کنیم.

  • In this brochure we highlight many of the Midland money transmission services.


    این بروشور به افراد مبتلا به دانش قدرت می دهد تا در مورد مراقبت از سردرد خود تصمیمات آگاهانه بگیرند.

  • This brochure empowers sufferers with knowledge to make informed decisions about their headache care.


    بروشور سفر

  • a travel brochure


    اما حتی در آن زمان اتل بروشورهای سفر را بررسی کرده بود و رویای کشتی‌ها، سفرهای دریایی و مکان‌های دور را می‌دید.

  • But even then Ethel had pored over travel brochures and dreamed of ships, cruises, and faraway places.


    بروشور هوابرد و لرزان که اعلام می کند پایان نزدیک است.

  • An airborne, tremulous brochure Proclaiming that the end is near.


example - مثال
  • a travel brochure


    بروشور سفر

  • Send for a free colour brochure today!


    امروز برای یک بروشور رنگی رایگان ارسال کنید!

  • Send for our illustrated brochure.


    برای بروشور مصور ما ارسال کنید.

  • Send for your free colour brochure today!


    امروز بروشور رنگی رایگان خود را ارسال کنید!

  • The college produces a glossy brochure to advertise its training courses.


    کالج یک بروشور براق برای تبلیغ دوره های آموزشی خود تهیه می کند.

  • travel brochures


    بروشورهای مسافرتی

  • Enclosed is a brochure that highlights the benefits that you can receive as a corporate donor.


    بروشور ضمیمه شده است که مزایایی را که می توانید به عنوان اهدا کننده شرکت دریافت کنید، برجسته می کند.

  • a product brochure


    بروشور محصول

  • They produced a brochure on healthy eating that was to be distributed in supermarkets.


    آنها بروشوری در مورد تغذیه سالم تهیه کردند که قرار بود در سوپرمارکت ها توزیع شود.

synonyms - مترادف
  • leaflet


    جزوه

  • pamphlet


    گرد

  • circular


    بروشور

  • flyer


    اطلاع


  • صورت حساب

  • handbill


    آگهی روی کاغذ کوچک

  • handout


    پوشه

  • booklet


    تبلیغات

  • flier


    عکس پستی

  • folder


    پست کننده

  • advertisement


    دفترچه


  • کاتالوگ انگلستان

  • mailshot


    کاتالوگ ایالات متحده

  • mailer


    کوتاه

  • prospectus


    برگه اطلاعات

  • catalogueUK


    سند چاپ شده

  • catalogUS


    بولتن


  • طفره زن

  • hand-out


    ادبیات


  • تراکت

  • printed document


    راهنما

  • bulletin


    آگهی

  • dodger


    پهن


  • برگه ای حاوی اطلاعات مشخص درباره چیزی

  • tract


    ناامید کننده


  • advert


  • ad


  • broadside



  • bumf


antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

intuitive

لغت پیشنهادی

perpetuates

لغت پیشنهادی

candor