broomstick
broomstick - چوب جارو
noun - اسم
UK :
US :
a broom with a long handle and thin sticks tied at one end that a witch is supposed to fly on in stories
جارویی با دستهای بلند و چوبهای نازک در یک سر بسته شده که قرار است جادوگری در داستانها روی آن پرواز کند.
یک جارو ساخته شده از چوب
دسته بلند جارو
یک ساعت بعد یک جارو به آرامی روی چمن نشست.
She once bared her backside to a crowd and once measured the private parts of three sailors with a broomstick.
او یک بار پشت خود را در معرض دید جمعیت قرار داد و یک بار اندام عورت سه ملوان را با چوب جارو اندازه گرفت.
احتمالاً همین عمل بود که باعث ایجاد تصویر محبوب جادوگران در حال پرواز بر روی چوب جاروها شد.
Mildred took her suitcase from the back of the broomstick which was hovering politely, waiting for the next command.
میلدرد چمدانش را از پشت جارویی که مودبانه معلق بود و منتظر دستور بعدی بود برداشت.
He seized the broomstick between his strong teeth and began to leap about trying to wrest it from Angela's grasp.
جارو را بین دندان های محکمش گرفت و شروع به پریدن کرد و سعی کرد آن را از چنگ آنجلا خارج کند.
چوب جارو به جلو بسته شد و به زودی قایق ها را پشت سر گذاشت.
چوب جارو غوطه ور شد و سپس به سمت چوب تیره ای از نارون های بلند شیرجه رفت و بر فراز قله ها پرواز کرد.
چوب جارو انتهای شاخه ای خود را فرو برد و مانند موشک به سمت بالا اوج گرفت.
قابل توجه
چربی
سنگین
muscular
عضلانی
بزرگ
fleshy
گوشتی
درشت
chunky
اضافه وزن
overweight
جامد
قورمه دار
brawny
پوکه
heavyset
تنومند
podgy
پر شده
stocky
پژمرده
لوله ای
hefty
چاق و چله
pudgy
پر سر و صدا
tubby
ضخیم ست
beefy
شکمی
chubby
پودی
portly
قوی
thickset
حجیم شدن
abdominous
خوک
meaty
کافی
poddy
چاق
burly
hulking
porky
ample
plump