valentine

base info - اطلاعات اولیه

valentine - ولنتاین

noun - اسم

/ˈvæləntaɪn/

UK :

/ˈvæləntaɪn/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [valentine] در گوگل
description - توضیح

  • کسی که دوستش دارید یا فکر می کنید جذاب است، در روز سنت ولنتاین برایش کارت بفرستید

  • a card you send to someone on St Valentine’s Day


    کارتی که در روز ولنتاین برای کسی ارسال می کنید


  • کسی که دوستش دارید یا دوست دارید با او رابطه عاشقانه داشته باشید

  • a decorative card that you send sometimes without your name on it on 14 February (Valentine's Day) to someone you love


    یک کارت تزئینی که گاهی اوقات بدون نام خود در آن در 14 فوریه (روز ولنتاین) برای کسی که دوستش دارید ارسال می کنید.

  • someone you love or admire affectionately


    کسی که عاشقانه دوستش دارید یا او را تحسین می کنید

  • Who could the woman be who admired him so much that she sent him a valentine?


    آن زن که آنقدر او را تحسین کرد که برایش ولنتاین فرستاد چه کسی می تواند باشد؟

  • A group of nineteenth century greeting cards and valentines, types of ephemera now a popular field of collecting.


    گروهی از کارت‌های تبریک قرن نوزدهم و ولنتاین، انواع اپیمرها که اکنون یک زمینه محبوب جمع‌آوری است.

  • Every year she bought a dozen valentines.


    او هر سال یک دوجین ولنتاین می خرید.

  • But she would have preferred him to admire her from the beginning without the encouragement of her valentine.


    اما او ترجیح می داد که او از همان ابتدا او را تحسین کند، بدون تشویق ولنتاین.

  • The other valentines were a more complicated matter.


    ولنتاین های دیگر موضوع پیچیده تری بودند.

  • Bathsheba was about to ask why he should think that when she remembered the valentine.


    بثشبا می خواست از او بپرسد که چرا وقتی ولنتاین را به یاد آورد، چرا باید چنین فکر کند.

example - مثال
  • The message on the card said Be my Valentine!


    پیام روی کارت نوشته شده بود ولنتاین من باش!

  • Did you get any valentines?


    ولنتاین گرفتی؟

  • I left a valentine card in her locker.


    من یک کارت ولنتاین را در کمد او گذاشتم.

synonyms - مترادف
  • Valentine


    ولنتاین

  • valentine's


  • Valentine's


antonyms - متضاد

  • دشمن

  • foe


    حریف


  • دوست دختر


  • تند و سریع

  • jerk


    ابله

  • imbecile


    ادم سفیه و احمق

  • idiot


    ساده لوح

  • simpleton


    احمق


  • الاغ

  • donkey


    بی رحم

  • brute


    oaf

  • oaf


    توئیت

  • fool


    nitwit

  • twit


    جمجمه بی حس

  • nitwit


    نینی

  • numbskull


    بلوک

  • ninny


    nincompoop

  • blockhead


    قلع و قمع کردن

  • nincompoop


    پیش بینی کردن

  • dunce


    فرد احمق

  • dope


    dolt

  • foolish person


    جکاسی

  • dolt


    فضول

  • jackass


  • rascal


لغت پیشنهادی

excursions

لغت پیشنهادی

unquestioned

لغت پیشنهادی

guillotine