eraser

base info - اطلاعات اولیه

eraser - پاک کن

noun - اسم

/ɪˈreɪsər/

UK :

/ɪˈreɪzə(r)/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [eraser] در گوگل
description - توضیح
  • a small piece of rubber that you use to remove pencil or pen marks from paper


    یک تکه لاستیک کوچک که برای پاک کردن آثار مداد یا خودکار از کاغذ استفاده می کنید

  • a small piece of rubber used to remove the marks made by a pencil


    یک تکه لاستیک کوچک که برای از بین بردن علائم ایجاد شده توسط مداد استفاده می شود

  • a small piece of rubber that can be used to remove marks, esp. pencil marks on paper


    یک تکه لاستیک کوچک که می توان از آن برای از بین بردن علائم استفاده کرد. علامت مداد روی کاغذ

  • Experiment 2 Suppose one of us tossed an eraser to you.


    آزمایش 2 فرض کنید یکی از ما یک پاک کن را به سمت شما پرتاب کرده است.

  • Each notebook has 48 pages and comes with its own pencil and eraser.


    هر دفتر دارای 48 صفحه است و با مداد و پاک کن مخصوص به خود عرضه می شود.

  • Roald Dahl sat in a garden shed with an array of pencils and erasers on a board across his knees.


    رولد دال در آلونک باغ نشسته بود و مجموعه ای از مداد و پاک کن روی تخته ای روی زانوهایش قرار داشت.

  • The best solution is a bulk eraser that can take both sizes of floppy disk.


    بهترین راه حل یک پاک کن حجیم است که بتواند هر دو اندازه فلاپی دیسک را بگیرد.

  • There was a Bic pen and a snap wallet, some Tums, and a rhinoceros-head eraser.


    یک خودکار Bic و یک کیف پول محکم، مقداری Tums و یک پاک کن سر کرگدن وجود داشت.

  • The electric current has been set to confuse a small brain area about the size of a pencil eraser.


    جریان الکتریکی طوری تنظیم شده است که ناحیه کوچکی از مغز، به اندازه یک پاک کن مداد را گیج کند.

  • I then deliberately smudge the area with my fingers and pick out the highlights with a plastic eraser.


    سپس عمداً با انگشتانم ناحیه را لکه می‌کنم و با یک پاک‌کن پلاستیکی نقاط برجسته را مشخص می‌کنم.

  • All it takes is some one to help some one who cares, and the eraser of time.


    تنها چیزی که نیاز است یک نفر برای کمک است، یک نفر که اهمیت می دهد، و پاک کن زمان.

example - مثال
  • If you draw or write in pencil you can always rub out your mistakes with an eraser.


    اگر با مداد نقاشی می کنید یا می نویسید، همیشه می توانید اشتباهات خود را با یک پاک کن پاک کنید.

synonyms - مترادف
  • bungee


    بانجی

  • india rubber


    لاستیک هند

  • rubber


    لاستیک

antonyms - متضاد
  • chalk


    گچ

  • marker


    نشانگر

  • marker pen


    خودکار نشان گذار

لغت پیشنهادی

smile

لغت پیشنهادی

gun

لغت پیشنهادی

clutch