one-of-a-kind
one-of-a-kind - منحصر به فرد
N/A - N/A
UK :
US :
تنها یک نوع خاص از چیزها
تنها شخص یا چیز از یک نوع خاص
برای توصیف محصول یا خدماتی استفاده می شود که در نوع خود تنها است یا بسیار غیر معمول است
هر کاشی سفالی Keymer یک اثر هنری است که با اثر دست سازنده آن تضمین شده است.
این فرش ایرانی در نوع خود بی نظیر است.
از آنجایی که الگوهای او اغلب منحصر به فرد بود، او به ماشین آلات کمی تکیه می کرد.
Another comment was that the distinction: inside/outside reminded one of a kind of depersonalised network analysis.
نظر دیگر این بود که تمایز: درون/خارج انسان را به یاد نوعی تحلیل شبکه غیرشخصی میاندازد.
unparalleled
بی نظیر
unrivalledUK
بی رقیب انگلستان
unrivaledUS
بی رقیب ایالات متحده
unequalledUK
ایالات متحده بی نظیر
unequaledUS
منحصر بفرد
اصلی
نادر
بی سابقه
unprecedented
خاص
متمایز
distinctive
در یک کلاس به تنهایی
خارق العاده
استثنایی
exceptional
غیر معمول
عجیب
نا آشنا
unfamiliar
غیر عادی
atypical
غیر قابل مقایسه
anomalous
عجیب و غریب
incomparable
ناشناخته
bizarre
ناهنجار
فوق العاده
aberrant
برجسته
phenomenal
بی همتا
outstanding
غیرعادی
matchless
چیز غریب
unexampled
شگفت انگیز
unaccustomed
freak
peerless
prodigious
مشترک
مشابه
استاندارد
معمولی
غیر استثنایی
unexceptional
منظم
طبیعی
آشنا
عمومی
generic
معمول
جلگه
plain
موجودی
کلیشه ای
clichéd
عادی
commonplace
روال
مرسوم
customary
خشک
drab
سرقت ادبی
plagiaristic
ساده
habitual
اجرا از آسیاب
کهنه
ناچیز
stale
غیر انحصاری
trivial
بطور گسترده
non-exclusive
دوزاری
ارتدکس
dime-a-dozen
بی تنوع
orthodox
پسندیدن
unvaried
مسیر اصلی
mainstream