yellow

base info - اطلاعات اولیه

yellow - رنگ زرد

adjective - صفت

/ˈjeləʊ/

UK :

/ˈjeləʊ/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [yellow] در گوگل
description - توضیح
example - مثال
  • pale yellow flowers


    گل های زرد کم رنگ

  • a bright yellow waterproof jacket


    یک ژاکت ضد آب زرد روشن

  • Her teeth were rather yellow.


    دندان هایش تقریباً زرد بود.

  • She wore a pale yellow dress.


    او یک لباس زرد کم رنگ پوشیده بود.

  • The leaves turn yellow in November.


    برگها در ماه نوامبر زرد می شوند.

  • It was early autumn and the leaves were turning yellow.


    اوایل پاییز بود و برگ ها زرد می شدند.

  • You should wear more yellow - it suits you.


    شما باید بیشتر زرد بپوشید - به شما می آید.

  • a bright yellow flower/T-shirt


    یک گل / تی شرت زرد روشن

  • yellow roses


    گل رز زرد


  • ذرت زرد شیرین

synonyms - مترادف

  • طلا

  • yellowish


    مایل به زرد

  • yellowy


    زرد رنگ

  • blonde


    طلایی


  • کهربا

  • amber


    لیمو


  • کتان

  • lemony


    نمایشگاه

  • flaxen


    زانتوز


  • قهوه ای روشن

  • xanthous


    بلوند


  • سبک

  • blond


    بریتانیا رنگ روشن


  • پوشال

  • light-colouredUK


    سفید شده

  • straw


    رنگ روشن آمریکا

  • bleached


    شنی

  • light-coloredUS


    پلاتین

  • sandy


    قهوه ای رنگ

  • platinum


    دو رنگ

  • tawny


    نقره ای

  • tow-coloured


    یدک کش

  • silvery


    طلاکاری

  • towheaded


    پراکسید

  • gilt


    آفتاب سفید شده

  • peroxide


    بطری بلوند

  • sun-bleached


    مو روشن

  • bottle-blonde


    رنگ پریده

  • fair-haired


    بلوند توت فرنگی


  • strawberry blonde


antonyms - متضاد
  • brave


    شجاع

  • courageous


    شجاعانه

  • daring


    سرانداز

  • dauntless


    خمیری

  • doughty


    بی باک

  • fearless


    بزرگ دل

  • gallant


    جسور

  • greathearted


    مقاوم

  • gutsy


    قهرمانانه

  • hardy


    شیر دل

  • heroic


    استوار

  • heroical


    چاق و چله

  • intrepid


    سرسخت

  • lionhearted


    پررنگ

  • stalwart


    مطمئن

  • stout


    قوی

  • stouthearted


    دلخراش

  • valiant


    دلیر

  • valorous


    تزلزل ناپذیر

  • bold


    مردانه


  • گلوله دار


  • بی شرم

  • mettlesome


    نجیب

  • plucky


    بی هیبت

  • unflinching


  • manful


  • ballsy


  • unabashed


  • daredevil


  • spirited


  • aweless


لغت پیشنهادی

violets

لغت پیشنهادی

accelerant

لغت پیشنهادی

relinquish