golden
golden - طلایی
adjective - صفت
UK :
US :
دارای رنگ زرد روشن مانند طلایی
یک دوره طلایی زمان، دوره ای از خوشبختی یا موفقیت بزرگ است
ساخته شده از طلا
رنگ طلایی
خاص، موفق، یا دادن مزیت به کسی
special successful or giving someone an advantage
سودمند، موفق یا امیدوارکننده
advantageous, successful or promising
رنگی که شبیه طلایی است رنگ زرد؛ قهوه ای روشن گرم
در فر از قبل گرم شده به مدت 40 دقیقه بپزید تا طلایی شود.
رویه ها قبل از ته لعاب قهوه ای می شوند، بنابراین اجازه دهید نان ها بپزند تا رویه ها قهوه ای طلایی شوند.
The tops will brown before the glazed bottom so let the buns bake until the tops are a deep golden brown.
گروه با احساس اشتیاق تماشاگران برای آن دوران طلایی، آن را اجرا کرد.
هر برگ با درخشش طلایی انتخاب شد.
یک مجسمه طلایی
نور خورشید طلایی
golden sunlight
من یک بار او را به عنوان یک فرشته با بال های طلایی در خواب دیدم.
یک تاج طلایی
مو طلایی
مایل ها سواحل طلایی
ده دقیقه بپزید تا شیرینی ترد و طلایی شود.
golden memories
خاطرات طلایی
کسب و کارها فرصت طلایی برای گسترش به بازارهای جدید دارند.
پسر طلایی هالیوود
او فکر می کند وقتی پول را به دست آورد طلایی می شود.
اگر این بار کار کند، ما طلایی هستیم.
دیوارها در نور غروب خورشید طلایی می درخشیدند.
تمام آسمان طلایی و سرخ شد.
نور کم رنگ بعد از ظهر طلایی
در نیمه های بازی، مهاجم یک موقعیت طلایی را از دست داد.
متوجه شدم که این فرصت طلایی من برای گفتن آنچه فکر می کنم بود.
این یک فرصت طلایی برای شما خواهد بود تا با بت های پاپ خود آشنا شوید.
یک گردنبند طلایی
golden hair/skin
مو/پوست طلایی
روزهای طلایی جوانی ما
He's got a place at university which gives him a golden opportunity to do research in the subject which interests him.
او جایگاهی در دانشگاه دارد که به او فرصتی طلایی می دهد تا در موضوع مورد علاقه اش تحقیق کند.
I like listening to those radio stations that play all the golden oldies (= old popular songs which people still like or which have become liked again).
من دوست دارم به آن ایستگاه های رادیویی گوش کنم که تمام آهنگ های قدیمی طلایی را پخش می کنند (= آهنگ های محبوب قدیمی که مردم هنوز دوست دارند یا دوباره مورد پسند قرار گرفته اند).
روزهای طلایی جوانی
آنها چندین موقعیت طلایی (= موقعیت های مخصوصا خوب) برای گلزنی داشتند.
حدود هفت دقیقه یا تا زمانی که طلایی شود بپزید.
یک زنجیر طلایی
blonde
طلایی
flaxen
کتان
طلا
رنگ زرد
blond
بلوند
gilt
طلاکاری
sandy
شنی
straw
پوشال
tawny
قهوه ای رنگ
yellowish
مایل به زرد
aureate
aureate
gilded
طلاکاری شده
gold-leaf
برگ طلایی
gold-plated
روکش طلا
gold-coloured
طلایی رنگ
tow-coloured
دو رنگ
gold-covered
با روکش طلا
gold-inlaid
منبت کاری طلا
gold-lacquered
با لاک طلا
gold-painted
طلایی رنگ شده
نمایشگاه
سبک
light-colouredUK
بریتانیا رنگ روشن
bleached
سفید شده
light-coloredUS
رنگ روشن آمریکا
platinum
پلاتین
silvery
نقره ای
fair-haired
مو روشن
towheaded
یدک کش
peroxide
پراکسید
sun-bleached
آفتاب سفید شده