putty
putty - بتونه
noun - اسم
UK :
US :
a soft whitish substance that becomes hard when it dries and that is used to fix glass into window frames
مادهای نرم مایل به سفید که با خشک شدن سخت میشود و برای تثبیت شیشه در قاب پنجره استفاده میشود.
a soft substance like clay that is used especially for holding glass in window frames or for filling small holes in wood
ماده ای نرم مانند خاک رس که مخصوصاً برای نگه داشتن شیشه در قاب پنجره ها یا برای پر کردن سوراخ های کوچک چوب استفاده می شود.
a thick soft material that becomes hard when it dries and is used esp. for fixing glass into window frames or for filling small holes in wood
یک ماده ضخیم و نرم که هنگام خشک شدن سخت می شود و به طور خاص استفاده می شود. برای تثبیت شیشه در قاب پنجره یا برای پر کردن سوراخ های کوچک در چوب
The delicate glasses had felt thick and awkward in her hands, soft as putty but covered in cutting edges.
لیوانهای ظریف در دستانش ضخیم و ناخوشایند احساس میکردند، مانند بتونه نرم اما با لبههای برش پوشیده شده بودند.
داخل آن یک آجر سفید از مواد منفجره پلاستیکی است که به نوعی شبیه بتونه بود.
مطمئن شوید که قاب خشک است و قبل از استفاده از بتونه جدید، چوب لخت را آماده کنید.
دستی را دراز کردم و او بتونه بود - از نوع لیس زدن و تکان دادن.
vivid
واضح
درخشان
colorfulUS
رنگارنگ آمریکا
colourfulUK
رنگارنگ انگلستان
روشن
vibrant
پر جنب و جوش
glaring
خیره کننده
شدید، قوی
chromatic
رنگی
flashy
پر زرق و برق
florid
گلدار
gaudy
زرنگ
graphic
گرافیکی
با صدای بلند
ثروتمند
splashy
پاشیده
eye-catching
چشم نواز
glamorous
فریبنده
hued
رنگ آمیزی شده
motley
رنگارنگ
multicolouredUK
چند رنگ انگلستان
multicoloredUS
چند رنگ آمریکا
multihued
چند رنگ
psychedelic
روانگردان
showy
خودنمایی
striking
قابل توجه، برجسته، موثر
قوی
bright-coloured
رنگ روشن
flamboyant
همجنس گرا
بسیار رنگی
highly colored