scurry
scurry - دویدن
verb - فعل
UK :
US :
با قدم های کوتاه به سرعت حرکت کنید، مخصوصاً چون عجله دارید
برای حرکت سریع، با قدم های کوچک و کوتاه
حرکت با قدم های کوتاه و سریع
یک دوره یا موقعیت فعالیت پرمشغله
برای حرکت سریع، به ویژه با گام های کوچک دویدن
در کتاب فروشی بیبلوت، از این راهرو به آن راهرو می چرخم.
دستیارانش به سرعت در حال زمزمه کردن با یکدیگر به زبان روسی بودند.
جادوگران به منطقه روبروی تاج و تخت برده شدند و سپس میلی به سرعت دور شد.
گره های مردم زیر باران برفی می چرخیدند.
آنها صدای تند تند روی درخت بالای سرشان را می شنوند.
He was imagining them as they scurried to and fro like rats, like rabbits, when farmers burnt the stubble off their fields.
او آنها را در حالی تصور می کرد که مانند موش ها، مانند خرگوش ها به این طرف و آن طرف می چرخیدند، زمانی که کشاورزان کلش های مزارع خود را سوزاندند.
به رسمیت شناختن این واقعیت است که ملت های جهان را برای پاسخ دادن به شتاب واداشته است.
او خداحافظی کرد و با سرعت به سر کار برگشت.
مورچه ها دور انبوهی از غذای فاسد می چرخیدند.
این تیراندازی ها همه را به سرعت به دنبال پوشش سوق داد.
موش ها روی چمن ها می چرخیدند.
او دوید تا روزنامه ای پیدا کند.
همه با وحشت به اطراف می چرخیدند.
موش روی زمین دوید.
صدای انفجار همه را به سرعت به خانه هایشان بازگرداند.
بین دوش گرفتن مکث کردیم تا به صدای تکان دادن بال ها یا هجوم موجودات گوش دهیم.
چند هفته بعد، هجوم معمول فعالیت بود.
این سخن در هیاهوی استودیوی رادیویی مورد توجه قرار نگرفت.
موش ها دور اتاق زیر شیروانی چرخیدند.
dash
خط تیره
hurry
عجله کن
نژاد
scuttle
قاتل
bustle
شلوغی
hasten
اجرا کن
هجوم بردن
کلاهبردار
scamper
اسکات
scoot
دوی سرعت
sprint
پرواز
یورتمه سواری
trot
هم زدن
whisk
سوسک
beetle
بشکه
کمربند
انفجار
blast
آتش
blaze
فوت کردن، دمیدن
پیچ
bolt
بمب
کاسه
نسیم
breeze
دسته
bundle
وزوز
buzz
گلوله توپ
cannonball
مراقبت
careen
حرفه
تعقیب
دوره
amble
بالا رفتن
crawl
خزیدن
creep
بهم زدن
poke
قدم زدن
stroll
موچ
mooch
موسی
mosey
سونگر
saunter
نوزاد
toddle
پرسه زدن
جست و خیز کردن
dawdle
قرص نان
loaf
آهسته. تدریجی
راه رفتن
دام
ramble
پیچ و خم
traipse
رانش
meander
طناب زدن
roam
پیاده روی
drift
با صدا راه رفتن
rove
گالیوانت
hike
پرامبله کردن
tramp
کشتی تفریحی
gallivant
tootle
perambulate
استراویگ
cruise
قلع و قمع کردن
tootle
تفرجگاه
stravaig
بابل
peregrinate
پوتل
promenade
bimble
pootle
