shredder
shredder - خردکن
noun - اسم
UK :
US :
دستگاهی که اسناد را به قطعات کوچک تقسیم می کند تا کسی نتواند آنها را بخواند
ابزار یا ماشینی که برای بریدن اشیا به قطعات بسیار کوچک استفاده می شود
دستگاهی که برای برش اشیاء به قطعات بسیار کوچک استفاده می شود
دستگاهی برای برش اسناد به قطعات کوچک به طوری که قابل خواندن نباشد
But their strength as vehicles for practice or as a first amp for a budding shredder would be difficult to challenge.
اما قدرت آنها به عنوان وسیله نقلیه برای تمرین یا به عنوان اولین تقویت کننده برای خردکن جوانه زدن دشوار است.
The bottom shelf was wider and it held a square white machine which looked like a document shredder.
قفسه پایینی عریضتر بود و یک ماشین سفید مربعی را در خود جای میداد که شبیه یک خردکن اسناد بود.
آخه کاهو خردکن ما از هم پاشید.
و خبر رسید که یک کاغذ خردکن مشغول خوردن اسناد فوق العاده است.
با پیشبینی بیشتر موارد مشابه برای آخر هفته، کتابهای رکورد در انتظار خردکن هستند.
سپس دستگاه خردکن و کوره فولادی قوس الکتریکی که ضایعات فولاد را می بلعید، آمد.
پول واقعی نه در خردکن بلکه در غلات خرد شده نهفته است.
همانطور که اکنون می دانیم، میلیون ها کتاب هر ساله به خردکن واگذار می شود.
a paper/document/vegetable shredder
کاغذ/سند/سبزی خردکن
Much of the documentary evidence against her had been put through the shredder before she was arrested.
بسیاری از مدارک مستند علیه او قبل از دستگیری در دستگاه خردکن قرار داده شده بود.
کاغذهایی را که دیگر به آن نیاز ندارید، در دستگاه خردکن متقاطع قرار دهید.
mandolin
ماندولین
mandoline
خردکن
chopper
برش دهنده
slicer
سبزی خرد کن
vegetable slicer
رنده
grater
