telephones
telephones - تلفن ها
N/A - N/A
UK :
US :
آ تلفن
برای استفاده از تلفن
وسیله ای برای صحبت کردن با کسی در مکانی دیگر از طریق سیگنال های الکتریکی
a piece of electronic equipment that makes it possible for you to speak to someone in another place who has similar equipment using either electrical signals sent along a system of wires, or radio signals; a phone
قطعه ای از تجهیزات الکترونیکی که به شما امکان می دهد با استفاده از سیگنال های الکتریکی ارسال شده در امتداد یک سیستم سیمی یا سیگنال های رادیویی با فردی در مکان دیگری که تجهیزات مشابهی دارد صحبت کنید. تلفن
برقراری ارتباط با شخصی با استفاده از تلفن؛ تماس گرفتن با کسی
تلفن شما زنگ می زند
سعی کردم از طریق تلفن با او تماس بگیرم.
Palmer telephoned her attorney.
پالمر با وکیلش تماس گرفت.
سرویس تلفن
یک تماس تلفنی/مکالمه/مصاحبه
یک شرکت/شبکه تلفن
یک شماره تلفن
شما می توانید تا 50000 دلار از سهام خود را از طریق تلفن بازخرید کنید.
هدف این تحقیق توصیف نحوه فروش مردم از طریق تلفن است.
قبل از سرمایه گذاری، برای دریافت شماره حساب با مرکز خدمات سهامداران تماس بگیرید.
گاهی اوقات، به جای ارسال ایمیل، تماس تلفنی سریعتر و آسانتر است.
برای اطلاعات بیشتر با شماره پایین صفحه تماس بگیرید.
calls
تماس می گیرد
phones
گوشی ها
dials
شماره گیری می کند
rings
حلقه
buzzes
وزوز می کند
gets
می شود
reaches
می رسد
rings up
زنگ می زند
bells
زنگ ها
calls up
مخاطب
contacts
تلفن می شود به
کسی را به تلفن می اندازد
برمی دارد
تماس برقرار می کند
picks up
یک خط می اندازد
برمی گردد به
صدای جرنگ می دهد
حلقه می دهد
لمس پایه با
gives a jingle
روی بوق می گیرد
روی خط قرار می گیرد
وزوز می دهد
یک تماس برقرار می کند
زنگ می دهد
سوار بر دمنده می شود
gives a buzz
gives a tinkle
