wheat

base info - اطلاعات اولیه

wheat - گندم

noun - اسم

/wiːt/

UK :

/wiːt/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wheat] در گوگل
description - توضیح
  • the grain that bread is made from or the plant that it grows on


    دانه ای که نان از آن درست می شود یا گیاهی که روی آن می روید

  • a plant whose yellowish-brown grain is used for making flour, or the grain itself


    گیاهی که دانه آن قهوه ای مایل به زرد برای تهیه آرد یا خود دانه استفاده می شود

  • a plant whose yellow-brown grain is used for making flour, or the grain itself


    گیاهی که دانه آن به رنگ زرد قهوه ای برای تهیه آرد یا خود دانه استفاده می شود

  • For example one year Marvin Lugar allowed the children to buy one acre of wheat with their savings.


    مثلاً یک سال ماروین لوگر به بچه ها اجازه داد با پس انداز خود یک جریب گندم بخرند.

  • In Arizona, less than 10 percent of wheat fields are quarantined.


    در آریزونا، کمتر از 10 درصد مزارع گندم قرنطینه شده است.

  • Straw from the previous wheat crop was chopped and spread before the heavy soil was deep cultivated.


    کاه محصول قبلی گندم خرد شده و قبل از کشت عمیق خاک سنگین پخش شد.

  • I am absolutely not going to drill any second wheat land before October, unless flooding is forecast.


    من مطلقاً هیچ زمین گندم دومی را قبل از اکتبر حفاری نمی کنم، مگر اینکه سیل پیش بینی شود.

  • This land was dry-farmed, and those weeds were using precious rainfall that was needed by the wheat.


    این زمین دیم بود و آن علف های هرز از نزولات جوی گرانبهایی استفاده می کردند که مورد نیاز گندم بود.

  • In mid-March, at the Chicago Board of Trade a bubble in the wheat pit sent prices flying.


    در اواسط ماه مارس، در هیئت تجارت شیکاگو، یک حباب در گودال گندم باعث افزایش قیمت شد.

  • He may however increase the annual payment to wheat farmers under the five-year phase out plan of the old farming policy.


    با این حال، او ممکن است پرداخت سالانه به کشاورزان گندم را بر اساس برنامه پنج ساله حذف فاز سیاست کشاورزی قدیمی افزایش دهد.

  • In addition a 7 percent increase in the winter wheat crop acres raised hope stockpiles would rise later this year.


    علاوه بر این، افزایش 7 درصدی سطح زیر کشت گندم زمستانه امید به افزایش ذخایر در اواخر امسال را افزایش داد.

example - مثال
  • wheat flour


    آرد گندم

  • We sifted through the application forms to separate the wheat from the chaff.


    فرم های درخواست را الک کردیم تا گندم را از کاه جدا کنیم.

  • wheat fields


    مزارع گندم

  • Wheat is a staple crop for millions of people across the world.


    گندم یک محصول اصلی برای میلیون ها نفر در سراسر جهان است.

synonyms - مترادف
  • cereal


    غلات


  • چمن

  • durum


    دوروم

  • gluten


    گلوتن

  • semolina


    آرد سمولینا

  • speltUK


    speltUK

  • spelledUS


    املای ایالات متحده

antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

contention

لغت پیشنهادی

relieving

لغت پیشنهادی

remuneration