crop
crop - محصول
noun - اسم
UK :
US :
گیاهی مانند گندم، برنج یا میوه که توسط کشاورزان می روید و به عنوان غذا استفاده می شود
مقدار گندم، برنج، میوه و غیره که در یک فصل تولید می شود
شلاق کوتاهی که در اسب سواری استفاده می شود
قسمت زیر گلوی پرنده که در آن غذا ذخیره می شود
یک مدل موی بسیار کوتاه
کوتاه کردن موهای کسی
برای بریدن بخشی از عکس یا عکس به طوری که اندازه یا شکل خاصی داشته باشد
اگر حیوانی علف یا گیاهان دیگر بکارد، با خوردن آنها کوتاه می شود
اگر گیاهی زراعت کند، میوه، غلات و غیره تولید می کند
a plant such as wheat, rice or fruit that is grown by farmers in order to be eaten or used in industry
گیاهی مانند گندم، برنج یا میوه که توسط کشاورزان به منظور خوردن یا استفاده در صنعت کشت می شود.
(مقدار کل جمع آوری شده از) گیاهی مانند غلات، میوه یا سبزی که در مقادیر زیاد رشد می کنند
گروهی از افراد یا چیزهایی با چیزی مشترک که در یک زمان خاص وجود دارند
یک مدل موی کوتاه
بخشی از گلو در بسیاری از پرندگان که غذا قبل از رفتن به معده در آن ذخیره می شود
چوب کوتاهی که برای کنترل اسب با ضربه زدن به آن استفاده می شود
کوتاهتر یا کوچکتر کردن چیزی مخصوصاً با بریدن
هنگامی که حیواناتی مانند گوسفند یا اسب علف یا گیاهان دیگر می کارند، قسمت های بالایی را می خورند.
برای حذف برخی یا همه لبه ها از یک تصویر، تنها مهم ترین قسمت باقی می ماند
اگر گیاهی زراعت کند، میوه، گل و غیره تولید می کند.
برای کشت محصولات در زمین
a plant such as a grain vegetable or fruit grown in large amounts on a farm or the total amount gathered of such a plant
گیاهی مانند غلات، سبزی یا میوه ای که به مقدار زیاد در مزرعه رشد می کند یا کل مقدار جمع آوری شده از چنین گیاهی
محصول نیز هر گروهی از چیزها یا افراد مشابه است
بریدن چیزی تا کوتاهتر شود
گیاهی که به مقدار زیاد بخصوص برای غذا کشت می شود
مقدار کل محصولی که در یک فصل جمع آوری می شود
آنها حصارها را قطع می کنند و محصولات کشاورزی را می رانند.
تولیدکنندگان 80 درصد از محصول سیب را در طوفان از دست دادند.
به لطف آب و هوای دوست داشتنی، امسال یک محصول پر از هلو و شلیل داشتیم.
پیاز یکی از معدود محصولاتی است که مگس سفید به آن آسیب نمی رساند.
بیشتر زمین برای کشت محصولات کشاورزی استفاده می شود.
انبار پر از محصولات درو شده بود و فقط کف خرمن خالی بود.
شکر یک محصول مهم در جزیره است.
مزایای کشت محصولات تراریخته چیست؟
food crops
محصولات غذایی
crop yield/production
عملکرد/تولید محصول
to grow/plant/harvest crops
برای رشد / کاشت / برداشت محصولات
محصولات به طور مرتب با سموم سمپاشی می شوند.
کاهش در محصول قهوه امسال
احتمالاً امسال محصول گندم استرالیا کمتر از پیشبینیها خواهد بود.
ما مشتاقانه منتظر یک محصول ضربه گیر (= یک محصول بسیار بزرگ) هستیم.
سال گذشته محصول بسیار خوبی از سیب داشتیم.
محصول فعلی کارآموزان
او واقعاً کرم محصول است (= بهترین در گروهش).
مجموعه ای از بلایا / صدمات
یک محصول سواری
موهایش را کوتاه کرده است.
او موهای فرفری مشکی ضخیم داشت.
تناوب زراعی به جلوگیری از فرسایش خاک کمک می کند.
محصولات با مواد شیمیایی بسیار سمی برای جلوگیری از آسیب حشرات اسپری می شوند.
از محصولات علوفه ای برای تغذیه دام استفاده می شود.
Isolated communities were extremely vulnerable if crops failed.
در صورت شکست محصولات، جوامع منزوی به شدت آسیب پذیر بودند.
سه تا پنج سال طول می کشد تا یک مزرعه جدید محصول تولید کند.
اکثر کشاورزان به کشت محصولات زراعی می پردازند.
برنج یکی از محصولات اصلی بیش از نیمی از جمعیت جهان است.
رودخانه ها از سواحل خود بیرون آمدند و محصولات کشاورزی را زیر آب بردند.
سیل تابستانی باعث نابودی محصولات شد.
برای افزایش عملکرد محصول
یک محصول هویج
یک رکورد محصول برداشت شد
عمده محصولاتی که برای صادرات کشت می شوند قهوه و برنج هستند.
a bumper (= بسیار خوب) محصول سیب زمینی
داوران بهترین ها را از اولین رمان های امسال انتخاب خواهند کرد.
harvest
محصول
بازده
vintage
قدیمی
تولید کردن
fruitage
میوه
intake
مصرف
output
خروجی
تولید - محصول
crops
محصولات زراعی
fruition
ثروتمند شدن
fruits
میوه ها
garnering
گردآوری
gathering
جمع آوری
gleaning
برداشت
reaping
درو کردن
season's growth
رشد فصل
year's growth
رشد سال
تولید سالیانه
grape harvest
برداشت انگور
grape crop
محصول انگور
grape gathering
جمع آوری انگور
سال
grape
انگور
شراب
grapes
چیدن
harvesting
قتل عام
picking
کشت
ingathering
collecting
culling
cropping
ضمیمه کردن
اتصال
elongate
دراز کردن
بسط دادن
توسعه دادن، گسترش
رشد
افزایش دادن
lengthen
طولانی کردن
بالا بردن
unite
متحد کردن
enlarge
بزرگنمایی کنید
protract
تقویت
prolong
توسعه دهد
amplify
کش آمدن
چرخش به خارج
بیرون کشیدن
از دست دادن
رهایی
تقویت کردن
رایگان
اضافه کردن
پر کردن
augment
رها کردن
پد بیرون
بگذار رشد کند
وارد جزئیات شوید
pad out