ski
ski - اسکی
noun - اسم
UK :
US :
one of a pair of long thin narrow pieces of wood or plastic that you fasten to your boots and use for moving on snow or on water
یکی از یک جفت تکههای باریک بلند چوبی یا پلاستیکی که به چکمههای خود میبندید و برای حرکت روی برف یا روی آب استفاده میکنید.
a long thin narrow piece of strong material fastened under a small vehicle so that it can travel on snow
یک قطعه باریک بلند و باریک از مواد محکم، که در زیر یک وسیله نقلیه کوچک بسته می شود تا بتواند روی برف حرکت کند.
حرکت روی اسکی برای ورزش یا برای سفر روی برف یا آب
one of a pair of long flat narrow pieces of wood or plastic that curve up at the front and are fastened to boots so that the wearer can move quickly and easily over snow
یکی از یک جفت تکههای چوبی یا پلاستیکی باریک و بلند که در جلو خم میشوند و به چکمهها بسته میشوند تا کاربر بتواند به سرعت و به راحتی روی برف حرکت کند.
برای حرکت روی برف روی اسکی
either of a pair of long narrow pieces of wood or other material which curve up at the front and are fastened to boots so the person wearing them can move quickly and easily over snow
یا از یک جفت تکه چوب بلند و باریک یا مواد دیگر که در جلو خمیده می شوند و به چکمه ها بسته می شوند تا شخصی که آن را می پوشد بتواند به سرعت و به راحتی روی برف حرکت کند.
Widespread deforestation to make way for ski slopes has eroded topsoil, increasing the incidence of avalanches.
جنگلزدایی گسترده برای ایجاد مسیر برای پیستهای اسکی، خاک سطحی را فرسایش داده و وقوع بهمن را افزایش داده است.
این دهکده دارای پیست روی یخ، مهدکودک مدرسه اسکی و بوتیک ها، هتل ها و رستوران ها است.
Within the hall simulators allow visitors to experience the excitement of a bobsled run or ski jump.
در داخل سالن، شبیهسازها به بازدیدکنندگان این امکان را میدهند که هیجان دویدن بابل یا پرش اسکی را تجربه کنند.
پیستهای اسکی سازمانیافته وجود دارد، مسیرهای آنها از مسیرهای تعیینشده با مسیرهای اقامتی پیروی میکنند.
زنان و مردان در سواحل و حتی پیست های اسکی جدا هستند.
پاپاس توسط دو مردی که ماسک اسکی پوشیده بودند مورد اصابت گلوله قرار گرفت.
یک جفت اسکی
تمام اسکی ها باید به طور مکرر اپیلاسیون شوند.
بچه ها با اسکی به مدرسه می روند.
ski boots
چکمه های اسکی
یک باشگاه اسکی / استراحتگاه
از تپه به اسکی رفت.
Let's go skiing.
بیا بریم اسکی
ما در جوانی زیاد اسکی می زدیم.
امروزه اسکی بازان زیادی در این پیست ها حضور دارند.
I’m going skiing.
من دارم میرم اسکی