airfare

base info - اطلاعات اولیه

airfare - بلیط هواپیما

noun - اسم

/ˈerfer/

UK :

/ˈeəfeə(r)/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [airfare] در گوگل
description - توضیح

  • قیمت سفر با هواپیما


  • پولی که کسی برای سفر با هواپیما می پردازد


  • حالا باید بلیط هواپیما پیدا کنید و بلیط بخرید.


  • مسافران همچنین می توانند بلیط هواپیما با تخفیف و سایر گزینه ها را اضافه کنند.

  • Now you have to find an airfare and buy a ticket.


    این سفر شامل بلیط هواپیما، اقامت، کرایه ماشین و بلیط ورودی زمین گلف برای تمام روزهای تمرین و مسابقه است.

  • Travelers also can add discounted airfares and other options.


    بنابراین می گوید مسافران بلیط هواپیما و بیشتر وعده های غذایی خود را خودشان تهیه می کنند.

  • The trip includes airfare, accommodation, car rental and admission tickets to the golf course for all practice and match days.


    همه این فلرها که قدرت سیاه را فریاد می زنند، آخرین باری که یکی از آنها بلیط هواپیما به قاره تاریک خریده کی بوده است.

  • So it says travelers will provide their own airfare and most of their own meals.


    بهترین معامله ای که می توانم در مورد کرایه هواپیما انجام دهم 870 پوند است - این شامل هزینه اندکی برای خودم برای مدیریت می شود.

  • All these fellers screaming black power yet when was the last time one of them purchased airfare to the dark continent.


    شامل هزینه بلیط رفت و برگشت از نیویورک، اقامت در هتل، صبحانه و شام کوشر، گشت و گذار و ترانسفر می شود.

  • The best deal I can do on the airfares is £870 - this includes a small fee for myself for the administration.


    هیچ کس نمی دانست چه بلیط هواپیما در دسترس است.

  • Included in the cost are round-trip airfare from New York, hotel accommodations, kosher breakfasts and dinners, sightseeing and transfers.


  • No one knew what airfares were available.


example - مثال
  • Take advantage of low-season airfares.


    از بلیط هواپیما در فصل پایین استفاده کنید.

  • Transatlantic airfares are going up.


    قیمت بلیط هواپیماهای ترانس آتلانتیک در حال افزایش است.

  • a first-class/round-trip airfare


    بلیط هواپیما درجه یک / رفت و برگشت

  • The number of people entering the United States has soared in recent years, thanks to lower airfares.


    تعداد افرادی که به ایالات متحده وارد می شوند در سال های اخیر به دلیل کاهش نرخ بلیط هواپیما افزایش یافته است.

synonyms - مترادف

  • شارژ

  • fare


    کرایه


  • نرخ صندلی

  • tariff


    تعرفه


  • قیمت بلیط

antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

empowering

لغت پیشنهادی

exact

لغت پیشنهادی

purging