aerobic
aerobic - هوازی
adjective - صفت
UK :
US :
using oxygen
با استفاده از اکسیژن
شامل، نیاز، یا مربوط به اکسیژن است
(ورزش) بهبود توانایی بدن برای استفاده از اکسیژن
In addition the aerobic activity helped them to increase their metabolic rate which is, after all what every slimmer needs.
علاوه بر این، فعالیت هوازی به آنها کمک کرد تا میزان متابولیسم خود را افزایش دهند که در نهایت همان چیزی است که هر لاغری به آن نیاز دارد.
A specimen of the fluid was used for bacteriological studies including microscopy and culture on plates for aerobic and anaerobic bacteria.
نمونه ای از مایع برای مطالعات باکتریولوژیک از جمله میکروسکوپ و کشت بر روی صفحات برای باکتری های هوازی و بی هوازی استفاده شد.
سنگ معدن سولفید در شرایط هوازی اکسیده می شود و اکسیژن مصرف می کند و دی اکسید کربن آزاد می کند.
او در هنگام ورود مهمانانش حرکات هوازی را نشان می داد و میزبانی می کرد.
aerobic shoes
کفش های هوازی
Previous research concentrated on the removal of nitrate that was observed when groundwater conditions change from aerobic to anaerobic.
تحقیقات قبلی بر حذف نیترات متمرکز بود که در هنگام تغییر شرایط آب زیرزمینی از هوازی به بی هوازی مشاهده شد.
یک راه ساده برای محاسبه میزان پیاده روی هوازی شما وجود دارد.
در ادامه این فصل، یک رکورد پیاده روی هوازی وجود دارد که باید آن را پر کنید.
جورج فورمن ممکن است در مورد یک مرد چاق شوخی کند، اما او یک شگفتی هوازی است.
aerobic bacteria
باکتری های هوازی
aerobic exercise
ورزش هوازی
انتروکوک ها باکتری های هوازی هستند که در مدفوع پرندگان و پستانداران خون گرم یافت می شوند.
ATP هم از طریق تنفس هوازی و هم از طریق تنفس بی هوازی در سلول تولید می شود.
اکثر موجودات زنده هوازی هستند و برای تنفس به اکسیژن نیاز دارند.
Try to do 30 minutes of aerobic activities like cycling, running swimming, or walking at least three times a week.
سعی کنید حداقل سه بار در هفته 30 دقیقه فعالیت های هوازی مانند دوچرخه سواری، دویدن، شنا یا پیاده روی انجام دهید.
تناسب اندام
cardio
تمرینات هوازی
aerobic fitness
تناسب اندام هوازی
agility
چابکی
anaerobic fitness
تناسب اندام بی هوازی
cardiovascular fitness
تناسب اندام قلبی عروقی
وضعیت
coordination
هماهنگی
endurance
تحمل
انعطاف پذیری
flexibility
آماده سازی فیزیکی
physical conditioning
شکل
استحکام - قدرت
سلامتی
بریدگی کوچک
nick
چرخاندن
kilter
وضعیت خوب
کوتاه کردن
trim
vigourUK
healthiness
تندرستی
vigourUK
vigorUS
well-being
وضعیت سلامتی
vigorUS
شکل خوب
فتل
سالم بودن
fettle
نیرومندی
soundness
استحکام
robustness
ناهمواری
sturdiness
سرسختی
ruggedness
hardiness
anaerobic
بی هوازی
anaerobiotic
