ambit
ambit - دامنه
noun - اسم
UK :
US :
محدوده یا محدودیت اختیارات، نفوذ و غیره یک نفر
محدوده یا حدود تأثیر چیزی
به یاد میآورم که بارها از ویگ خواستهام که دامنهی ماجرای پروفومو را محدود کند.
Restaurants, cafes and public houses are outside the ambit of that class of use and planning permission is therefore required.
رستوران ها، کافه ها و خانه های عمومی خارج از محدوده آن طبقه استفاده هستند و بنابراین مجوز برنامه ریزی لازم است.
The Government is proposing to bring the majority of these buildings within the ambit of local authority control.
دولت پیشنهاد می کند که اکثر این ساختمان ها را در محدوده کنترل مقامات محلی قرار دهد.
عدالت مستلزم قرار دادن همه روابط در محدوده نظم الهی است.
دامنه این امر بسیار گسترده به نظر می رسد.
دامنه این اختیار اکنون با جزئیات بیشتری بررسی خواهد شد.
طبقه اول دامنه وسیع تری نسبت به طبقه دوم دارد و فقط در دوره اشتغال وجود دارد.
محدوده
دامنه
وسعت
رسیدن
compass
قطب نما
breadth
کره
sphere
مدار
orbit
قلمرو
realm
جارو کردن
حوزه
رشته
عرض
width
طول
amplitude
محدود می کند
span
کش آمدن
confines
صلاحیت قضایی
ابعاد
jurisdiction
گستره
purview
حد
bounds
گسترش
dimensions
شعاع
gamut
افزونه
حواله دادن
محدودیت ها
radius
حفظ
افق
remit
فضا
limits
مفرط
ارتفاع
insignificance
بی اهمیت بودن
محدودیت
بخش
incarceration
حبس
imprisonment
زندان
خویشتن داری - خودداری - پرهیز
constraint
restraint