biotechnology

base info - اطلاعات اولیه

biotechnology - بیوتکنولوژی

noun - اسم

/ˌbaɪəʊtekˈnɑːlədʒi/

UK :

/ˌbaɪəʊtekˈnɒlədʒi/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [biotechnology] در گوگل
description - توضیح
  • the use of living things such as cells, bacteria etc to make drugs, destroy waste matter etc


    استفاده از موجودات زنده مانند سلول ها، باکتری ها و غیره برای ساختن داروها، از بین بردن مواد زائد و غیره

  • the industrial use of living things to make drugs and chemicals, to destroy waste matter etc


    استفاده صنعتی از موجودات زنده برای ساخت داروها و مواد شیمیایی، از بین بردن مواد زائد و غیره

  • the use of living things, especially cells and bacteria, in industrial processes


    استفاده از موجودات زنده به ویژه سلول ها و باکتری ها در فرآیندهای صنعتی

  • the use of living things, esp. cells and bacteria, in industrial processes


    استفاده از موجودات زنده، به ویژه سلول ها و باکتری ها در فرآیندهای صنعتی

  • Bill says on the last visit to her Outer Banks cottage, he and Ann played miniature golf and discussed biotechnology.


    بیل می گوید در آخرین بازدید از کلبه اوتر بانکز، او و آن گلف مینیاتوری بازی کردند و در مورد بیوتکنولوژی بحث کردند.

  • But this is the first major announcement of aid for the drug industry apart from £9 million for biotechnology research last month.


    اما این اولین اعلامیه مهم کمک به صنعت دارو است، جدا از 9 میلیون پوند برای تحقیقات بیوتکنولوژی در ماه گذشته.

  • These two truly began the new age of cloning-which means they initiated a new age of biotechnology.


    این دو واقعاً عصر جدید شبیه سازی را آغاز کردند - به این معنی که عصر جدیدی از بیوتکنولوژی را آغاز کردند.

  • Today it might be computers or biotechnology.


    امروزه ممکن است کامپیوتر یا بیوتکنولوژی باشد.

  • These will form the basis for its future plans in plant biotechnology.


    اینها مبنایی برای برنامه های آینده آن در زمینه بیوتکنولوژی گیاهی خواهد بود.


  • برای ارز خارجی، دولت امیدوار است که تجارت گردشگری و افتخار اصلی آن، بیوتکنولوژی را توسعه دهد.

  • Development of this approach in experimental closed ecosystems promises big terrestrial payoffs from this form of space biotechnology.


    توسعه این رویکرد در اکوسیستم‌های بسته آزمایشی، سودهای بزرگ زمینی را از این شکل از بیوتکنولوژی فضایی نوید می‌دهد.

  • So is a speeding up of the process through biotechnology really any different?


    بنابراین آیا سرعت بخشیدن به فرآیند از طریق بیوتکنولوژی واقعاً متفاوت است؟

example - مثال
  • a biotech company/firm


    یک شرکت/شرکت بیوتکنولوژی

  • They are active in the field of biotechnology.


    در زمینه بیوتکنولوژی فعال هستند.

  • It is the world's largest biotechnology organization.


    این بزرگترین سازمان بیوتکنولوژی در جهان است.

  • biotechnological innovations


    نوآوری های بیوتکنولوژیکی

synonyms - مترادف
  • biotech


    بیوتکنولوژی


  • مهندسی بیولوژیکی


  • علم بیولوژیکی

  • molecular biology


    زیست شناسی مولکولی

antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

bacteriological

لغت پیشنهادی

try

لغت پیشنهادی

barney