expletive
expletive - جنجالی
noun - اسم
UK :
US :
کلمه رکیکی که در هنگام عصبانیت یا درد به کار می برید، برای مثال شیت
کلمه ای که توهین آمیز تلقی می شود
زمانی استفاده می شود که یک کلمه توهین آمیز از گزارش گفته های شخصی حذف شده باشد
کلمه ای بی ادب یا توهین آمیز که برای بیان خشم، درد، دلخوری و غیره استفاده می شود.
دقایقی بی هدف دست به هم زدن و افراط و تفریط و به دنبال آن استعفا.
He smoked and drank heavily and his language was rich in expletives even when mixing with senior diplomats and politicians.
او به شدت سیگار میکشید و مشروب مینوشید، و زبانش حتی زمانی که با دیپلماتهای ارشد و سیاستمداران اختلاط میکرد، سرشار از کلمات تشریحی بود.
در پادوک با جریانی از جنایات به استقبال او رفت.
جوانان موظف شدند، فقط برای اندازه گیری خوب، یک رشته دیگر از افعال را اضافه کنند.
به دنبال آن ناله ای از درد و یک رشته کامل از افراط وحشیانه وجود داشت.
کتاب را روی پایش رها کرد و زیر لب زیر لب زیر لب زمزمه کرد.
‘Why don't you just [expletive deleted] (= used when you edit out a rude word when reporting what somebody has said)?’
«چرا فقط [حذف شده به صورت غیرمستقیم] (= زمانی که یک کلمه بی ادبانه را هنگام گزارش چیزی که کسی گفته است ویرایش میکنید استفاده میشود)؟»
او کتاب را روی پایش انداخت و یک ردیف/رشته ادا و اطوار بیرون داد.
او به سمت افسران دوید و آنها را صدا زد (حذف شده) و آنها را تهدید کرد.
curse
لعنت
obscenity
فحاشی
cuss
فحش دادن
oath
سوگند - دشنام
profanity
تعجب - علامت تعجب
exclamation
کلمه حرف زدن
cussword
اپیدرم
epithet
کلمه چهار حرفی
four-letter word
بی احترامی
imprecation
سوگند
ابتذال
swearword
کلمه کثیف
vulgarism
قسم خوردن
زبان بد
swearing
کلمه نفرین
زبان ناپاک
حرف ندا
cuss word
ناخوشایند
foul language
کلمه بی ادب
interjection
زبان قوی
invective
توهین به مقدسات
rude word
توهین
نام کثیف
vulgarity
اعدام
blasphemy
کلمه بد
malediction
دشنام دادن
cursing
execration
cussing
