gram

base info - اطلاعات اولیه

gram - گرم

noun - اسم

/ɡræm/

UK :

/ɡræm/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [gram] در گوگل
description - توضیح
  • the basic unit for measuring weight in the metric system


    واحد اصلی برای اندازه گیری وزن در سیستم متریک

  • a message delivered as an amusing surprise


    پیامی که به عنوان یک سورپرایز سرگرم کننده ارائه شد

  • the basic unit for measuring weight in the METRIC SYSTEM


    واحد اصلی برای اندازه گیری وزن در سیستم METRIC

  • a unit of mass equal to 0.001 kilograms


    واحد جرم برابر با 0.001 کیلوگرم

  • the social media service Instagram


    سرویس رسانه های اجتماعی اینستاگرام


  • عکس یا پستی که در سرویس رسانه های اجتماعی اینستاگرام قرار داده شده است

  • a unit of measurement of weight equal to 0.001 kilogram


    واحد اندازه گیری وزن برابر با 0.001 کیلوگرم


  • واحد اصلی وزن در سیستم متریک

  • They said it was a gram in court ...


    در دادگاه گفتند یک گرم است...

  • If from every gram, you are selling a dozen bags, that's a lot of trading.


    اگر از هر گرم یک دوجین کیسه بفروشید، این مقدار زیادی معامله است.

  • In 1928 it cost £25 per gram, but by 1974 it was as low as £40 per kilogram.


    در سال 1928 هر گرم 25 پوند قیمت داشت، اما در سال 1974 به 40 پوند به ازای هر کیلوگرم رسید.

  • Carbohydrates contain 3.75 calories per gram whereas fat contains about nine calories.


    کربوهیدرات ها حاوی 3.75 کالری در هر گرم هستند در حالی که چربی حاوی حدود 9 کالری است.

  • If it is not practical to remove the decorations, add a quarter gram of citric acid crystals to the stock solution.


    اگر حذف تزئینات عملی نیست، یک چهارم گرم کریستال اسید سیتریک را به محلول استوک اضافه کنید.

  • Just keep half the gram he lent you for your own use and sell the rest.


    فقط نصف گرمی که او به شما قرض داده است را برای استفاده خودتان نگه دارید و بقیه را بفروشید.

example - مثال
  • telegram


    تلگرام

  • hologram


    هولوگرام

  • Add 125 grams of sugar.


    125 گرم شکر اضافه کنید.

  • Everything she does goes straight on the gram.


    هر کاری که او انجام می دهد مستقیماً روی گرم است.

  • They spent thousands on a holiday just for the gram.


    آنها هزاران نفر را صرف یک گرم در تعطیلات کردند.

  • Everyone had their phones out trying to get the perfect gram.


    همه گوشی‌هایشان را بیرون آورده بودند و سعی می‌کردند گرمای عالی را دریافت کنند.

  • The fireworks contain a few grams of gunpowder.


    آتش بازی حاوی چند گرم باروت است.

  • The firms are paying up to $45,000 per gram to place plants aboard satellites.


    این شرکت ها برای قرار دادن گیاهان روی ماهواره ها تا 45000 دلار به ازای هر گرم پرداخت می کنند.

synonyms - مترادف

  • مادر بزرگ

  • gran


    بزرگ

  • grandma


    مادربزرگ

  • granny


    نان

  • nan


    ابولا

  • abuela


    بابوشکا

  • babushka


    بابی

  • bubbie


    دستور زبان

  • gramma


    نانا

  • grandmom


    اوما

  • nana


    جد

  • nonna


    بابا

  • ouma


    مهریه

  • ancestor


    گامی

  • baba


    گرمی

  • dowager


    ماماو

  • eldermother


    مادرسالار

  • eldmother


    میما

  • gammy


    میماو

  • grammy


    میمی

  • grandam


    پرستار بچه

  • grandmum


    بلدام

  • mamaw


    جد مادری

  • matriarch


  • meemaw


  • memaw


  • mimi


  • nanna


  • nanny


  • beldame


  • maternal forebear


antonyms - متضاد
  • grandchild


    نوه

  • granddaughter


    بابا بزرگ


  • نوه پسر

  • grandson


لغت پیشنهادی

stretch

لغت پیشنهادی

ADS

لغت پیشنهادی

rhapsody