aviation

base info - اطلاعات اولیه

aviation - هواپیمایی

noun - اسم

/ˌeɪviˈeɪʃn/

UK :

/ˌeɪviˈeɪʃn/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [aviation] در گوگل
description - توضیح

  • علم یا تمرین پرواز در هواپیما


  • صنعت ساخت هواپیما


  • تجارت ساخت هواپیما

  • the business of transporting people and goods in aircraft


    تجارت حمل و نقل افراد و کالاها در هواپیما

  • the activity of flying aircraft or of designing, producing, and keeping them in good condition


    فعالیت پرواز هواپیما یا طراحی، تولید و نگهداری آنها در شرایط خوب

  • the activity of flying aircraft or of designing, producing, and maintaining them


    فعالیت پرواز هواپیما یا طراحی، تولید و نگهداری آنها


  • تجارت طراحی و ساخت هواپیما

  • the activity of transporting people and goods by aircraft


    فعالیت حمل و نقل مردم و کالا با هواپیما

  • At the same time Beaverbrook told the House of Lords of Britain's willingness to attend an international conference on civil aviation.


    در همان زمان بیوربروک به مجلس اعیان بریتانیا اعلام کرد که تمایل دارد در یک کنفرانس بین المللی در مورد هوانوردی غیرنظامی شرکت کند.

  • This radical and sweeping blueprint for Britain's peacetime civil aviation industry was considered by the War Cabinet on 25 February 1943.


    این طرح اساسی و گسترده برای صنعت هوانوردی غیرنظامی بریتانیا در زمان صلح توسط کابینه جنگ در 25 فوریه 1943 مورد بررسی قرار گرفت.

  • Roosevelt, like Churchill, saw the significance of postwar civil aviation, and believed in free and open competition.


    روزولت، مانند چرچیل، اهمیت هوانوردی غیرنظامی پس از جنگ را می‌دید و به رقابت آزاد و آزاد اعتقاد داشت.

  • Schiavo is correct in pointing out that there are many aspects of commercial aviation in need of safer practices.


    Schiavo در اشاره به این که جنبه های زیادی از هوانوردی تجاری نیاز به اقدامات ایمن تر دارد، درست است.

  • Now with Amelia, Gosmo had the first aviation editor.


    اکنون با آملیا، Gosmo اولین ویرایشگر هوانوردی را داشت.

  • Gasoline, aviation fuel heating oil and diesel fuel tank farms are always located near centers of demand.


    مزارع مخازن بنزین، سوخت حمل و نقل هوایی، نفت گرمایشی و سوخت دیزل همیشه در نزدیکی مراکز تقاضا قرار دارند.

  • Light aviation is an unpredictable business.


    هوانوردی سبک یک تجارت غیرقابل پیش بینی است.

  • Finally Brooks of Clapham included a varied and most interesting collection of aviation memorabilia in their sale on September 15.


    سرانجام Brooks of Clapham مجموعه ای متنوع و جالب از یادگاری های هوانوردی را در فروش خود در 15 سپتامبر گنجاند.

example - مثال
  • civil/military aviation


    هوانوردی غیر نظامی/نظامی

  • the aviation business/industry


    تجارت / صنعت هوانوردی

  • the British Civil Aviation Authority


    سازمان هواپیمایی کشوری بریتانیا


  • اداره هوانوردی فدرال ایالات متحده

  • aviation fuel


    سوخت هواپیما

  • Charles Lindbergh was the first aviator to fly nonstop across the Atlantic Ocean.


    چارلز لیندبرگ اولین خلبانی بود که بدون توقف از اقیانوس اطلس عبور کرد.

  • Aviation experts expect authorities to start discussions for $2 billion-worth of business.


    کارشناسان هوانوردی از مقامات انتظار دارند که مذاکراتی را برای تجارت 2 میلیارد دلاری آغاز کنند.

  • the aviation industry/sector


    صنعت / بخش هوانوردی

  • The FAA oversees aviation safety.


    FAA بر ایمنی هوانوردی نظارت دارد.

synonyms - مترادف

  • پرواز

  • aeronautics


    هوانوردی

  • flying


    پرواز کردن

  • aerodynamics


    آیرودینامیک

  • navigation


    جهت یابی

  • piloting


    خلبانی


  • مسافرت هوایی

  • powered flight


    پرواز برقی

  • gliding


    سر خوردن

  • soaring


    اوج گرفتن


  • علم پرواز


  • حمل و نقل هوایی

  • avigation


    ناوبری هوایی

  • aerial navigation


  • air transport


antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

night

لغت پیشنهادی

stifled

لغت پیشنهادی

analyst