petite

base info - اطلاعات اولیه

petite - ریزه

adjective - صفت

/pəˈtiːt/

UK :

/pəˈtiːt/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [petite] در گوگل
description - توضیح
  • a woman who is petite is short and attractively thin


    زنی که ریزه اندام است کوتاه قد و جذاب است

  • If a woman or girl is petite, she is small and thin in an attractive way


    اگر زن یا دختری ریزه اندام باشد، به شکلی جذاب، کوچک و لاغر است


  • سایز لباسی که برای خانم های کوچک است

  • of smaller than average height


    با ارتفاع کمتر از حد متوسط

  • Petite is also a size of clothing for small women.


    ریزه کوچک نیز اندازه لباس زنان کوچک است.

  • All 15 victims were in their teens or early 20s, slim and petite, almost always with long dark hair.


    همه 15 قربانی در نوجوانی یا اوایل 20 سالگی، لاغر و ریزه اندام، تقریبا همیشه با موهای بلند و تیره بودند.

  • His wife was a petite dark-haired woman in her early thirties.


    همسر او یک زن ریزه مو تیره در اوایل سی سالگی بود.

  • She was petite, going silver-haired, vivacious, bright and willing to take Richard on trust.


    او ریزه اندام بود، موهای نقره ای، سرزنده، باهوش بود و مایل بود ریچارد را به امانت بگیرد.

  • petite hands


    دست های کوچک

  • The petite, pretty actress met Clint 18 months ago and the couple have been inseparable ever since.


    این بازیگر ریزه اندام و زیبا 18 ماه پیش با کلینت آشنا شد و از آن زمان این زوج جدایی ناپذیر هستند.

  • My aunt Mary was petite, pretty and very ambitious.


    خاله من مریم ریزه اندام، زیبا و بسیار جاه طلب بود.

  • Her husband said the petite woman had complained of fatigue as they plodded up a Canyon trail.


    شوهرش گفت که این زن ریزه اندام از خستگی شکایت کرده بود که در مسیری دره دره می رفتند.

example - مثال
  • a petite blonde


    یک بلوند کوچک

  • She was fair-haired and petite.


    او با موهای روشن و ریزه اندام بود.

  • With her slim, petite figure she could have been any age from 13 to 30.


    او با اندام باریک و ریزه ریزش می توانست در هر سنی از 13 تا 30 سالگی باشد.

  • She was dark and petite, as was her wife.


    او مانند همسرش سیاه پوست و ریزه اندام بود.

synonyms - مترادف

  • کم اهمیت

  • diminutive


    کاهنده


  • کوچک


  • مقدار کمی

  • miniature


    مینیاتوری

  • wee


    کوچولو


  • اندک

  • dinky


    دیوونه

  • bantam


    سرسری

  • smallish


    عزیزم


  • جن

  • elfin


    کوتاه


  • minikin

  • minikin


    خوش طعم

  • dainty


    ظریف

  • delicate


    به اندازه یک پینت

  • pint-sized


    اندازه سرگرم کننده


  • استخوان ریز

  • small-boned


    مینی

  • mini


    پیگمی

  • pygmy


    نوجوان

  • teeny


    جیب


  • لیلیپوتی

  • Lilliputian


    دقیقه


  • ضعیف

  • puny


    خردسال

  • midget


    نوجوان-کوچک

  • minuscule


    آدم کوتوله

  • teensy-weensy


  • teeny-weeny


  • dwarf


antonyms - متضاد
  • big


    بزرگ

  • extra-large


    فوق العاده بزرگ


  • غول


  • عالی


  • مهم


  • بلند قد


  • عظیم


  • قابل توجه


  • غول آسا


  • غول پیکر

  • sizable


    قابل اندازه

  • colossal


    بزرگ کردن

  • gigantic


    ماموت


  • بسیار بزرگ و مهم

  • immense


    هیولا


  • کینگ سایز

  • oversized


    به اندازه پادشاه

  • sizeable


    بزرگتر

  • oversize


    شگفت انگیز

  • mammoth


  • whopping


  • monumental


  • monster


  • biggish


  • king-size


  • king-sized


  • largish



  • outsize



  • prodigious


لغت پیشنهادی

substandard

لغت پیشنهادی

foreclosing

لغت پیشنهادی

buckskin