battalion
battalion - گردان
noun - اسم
UK :
US :
گروه بزرگی از سربازان متشکل از چندین شرکت (شرکت)
گروه بزرگی از مردم که کاری را با هدف خاصی انجام می دهند
یک واحد نظامی متشکل از سه یا چند شرکت
یک واحد نظامی بزرگ تحت رهبری واحد، متشکل از سه یا چند شرکت
واحد ما یک گردان توپخانه پشتیبانی عمومی بود.
As for the Danuese battalion, the Sons of Death as they called themselves a few still had revenge on their minds.
در مورد گردان دانایی، پسران مرگ، همانطور که خود را می نامیدند، تعداد کمی هنوز در ذهن خود انتقام می گرفتند.
It was the custom then to double the size of most infantry battalions and of many gunner and other units.
در آن زمان مرسوم بود که اندازه اکثر گردان های پیاده نظام و تعداد زیادی توپچی و واحدهای دیگر دو برابر شود.
در راه ورود، فرمانده گردان پاف اژدهای جادویی را صدا زد.
تمام ارتباطات بین گروهان چارلی و بقیه گردان قطع شد.
گردان ها، دسته ها، تانک ها، پیاده نظام و... را دیده است.
در شب 28-29 دسامبر، دو گردان به تعداد زیاد به استان ماکامبا نفوذ کردند.
شرکت
زور
واحد
brigade
تیپ
regiment
هنگ
contingent
مشروط
corps
سپاه
تقسیم
squad
تیم
squadron
اسکادران
ارتش
garrison
پادگان
legion
لژیون
گروه
کناره گیری
detachment
میزبان
بخش
گروه گروهی
cohort
انبوه
ازدحام
horde
نیروی نظامی
multitude
بخش نظامی
throng
جوخه
لباس
خدمه
platoon
باند
outfit
بدن
مهمانی - جشن
ترکیبی
compassion
رحم و شفقت - دلسوزی
ارتباط
علاقه
kindness
مهربانی
linkage
پیوند
merger
ادغام
sympathy
ابراز همدردی
کل
شخصی
یکی