beta

base info - اطلاعات اولیه

beta - بتا

noun - اسم

/ˈbeɪtə/

UK :

/ˈbiːtə/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [beta] در گوگل
description - توضیح
  • the second letter of the Greek alphabet, β or B


    حرف دوم الفبای یونانی ب یا ب

  • the second letter of the Greek alphabet


    حرف دوم الفبای یونانی


  • نرم افزار بتا در مرحله دوم توسعه قرار دارد


  • برای توصیف شخصی استفاده می شود که ترجیح می دهد افراد دیگر مسئول باشند و ممکن است خجالتی یا فاقد اعتماد به نفس باشند


  • برای توصیف محصول یا سیستمی استفاده می شود که در مرحله دوم توسعه است و قبل از عرضه برای فروش توسط چند مشتری در حال آزمایش است.

  • →  beta version


    → نسخه بتا

  • →  beta coefficient


    → ضریب بتا

  • I do not share the view of Professor Sleight that it is essential to give a beta blocker early on.


    من با نظر پروفسور اسلایت موافق نیستم که ضروری است بتا بلاکر در اوایل تجویز شود.

  • A beta of 0. 5 would indicate that the stock is about half as volatile as the market.


    بتای 0.5 نشان می دهد که سهم تقریباً نصف بازار نوسان است.

  • Or it could be other things in the foods that happen to be rich in beta carotene that provide the health benefits.


    یا ممکن است چیزهای دیگری در غذاهای غنی از بتاکاروتن باشد که فواید سلامتی را به همراه دارد.

  • That theory fuels the $ 75 million to $ 100 million in annual sales of beta carotene supplements.


    این تئوری به فروش سالانه 75 تا 100 میلیون دلاری مکمل های بتاکاروتن دامن می زند.

  • Hemoglobin C is an abnormal hemoglobin in which lysine replaces glutamic acid in position 6 of the beta chain.


    هموگلوبین C یک هموگلوبین غیر طبیعی است که در آن لیزین جایگزین اسید گلوتامیک در موقعیت 6 زنجیره بتا می شود.

  • Females often try to escape from the alpha male's vigilance, and will go up to the beta male and solicit copulation.


    ماده ها اغلب سعی می کنند از هوشیاری نر آلفا فرار کنند و به سمت نر بتا می روند و درخواست جفت گیری می کنند.

  • Among the actions which Ahlquist had attributed to beta receptors was the stimulation of the rate and force of the heartbeat.


    از جمله اعمالی که اهلکویست به گیرنده های بتا نسبت داده بود، تحریک سرعت و نیروی ضربان قلب بود.

example - مثال
  • a beta disk


    یک دیسک بتا

  • You can download the beta version from the website.


    می توانید نسخه بتا را از سایت دانلود کنید.

  • In the film Stiller plays a good-hearted but put-upon beta male.


    در این فیلم، استیلر نقش یک مرد بتای خوش قلب اما سرپوشیده را بازی می کند.

  • beta software


    نرم افزار بتا

  • The beta is still being tested.


    نسخه بتا هنوز در حال آزمایش است.

  • Shares with a beta greater than one are more volatile than the market.


    سهام با بتای بیشتر از یک نوسان بیشتری نسبت به بازار دارند.

  • During the recent bull market high beta shares substantially outperformed low beta shares.


    در طول بازار صعودی اخیر، سهام بتا بالا به طور قابل توجهی از سهام بتا پایین بهتر عمل کرد.

synonyms - مترادف

  • مشکوک


  • آزمایش کردن

  • being tested


    در حال آزمایش

  • dubious


    تجربی

  • experimental


    flakyUK

  • flakyUK


    flakeyUS

  • flakeyUS


    بیشتر کار می کند


  • جدید

  • new


    پیش از انتشار

  • pre-release


    آماده نیست

  • unready


antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

unsound

لغت پیشنهادی

comers

لغت پیشنهادی

rill