bowler

base info - اطلاعات اولیه

bowler - بولر

noun - اسم

/ˈbəʊlər/

UK :

/ˈbəʊlə(r)/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [bowler] در گوگل
description - توضیح
  • a player in cricket who throws the ball at a batsman


    بازیکنی در کریکت که توپ را به سمت یک ضربه زن پرتاب می کند


  • یک کلاه سیاه گرد سخت که گاهی اوقات تاجرها بر سر می گذارند

  • someone who bowls (= throws the ball), especially in cricket


    کسی که کاسه می زند (= توپ را پرتاب می کند)، به ویژه در کریکت

  • in cricket, a bowler who bowls the ball fast


    در کریکت، کاسه‌بازی که سریع توپ را کاسه می‌کند

  • in cricket, a bowler who spins the ball so that when it hits the ground it bounces in an unexpected way making it difficult to hit


    در کریکت، کاسه‌بازی که توپ را می‌چرخاند به طوری که وقتی توپ به زمین برخورد می‌کند، به شکل غیرمنتظره‌ای پریده و ضربه زدن را دشوار می‌کند.

  • a bowler hat


    آ کلاه کاسه ساز

  • As a bowler at Middlesex, Tuffers has a great tradition to live up to.


    تافرز به عنوان یک توپ‌باز در میدل‌سکس، سنت بسیار خوبی دارد.

  • Three needed to take the lead: young fast bowler Royden Hayes, till then victimless, skittled Priest.


    سه نفر باید رهبری را بر عهده بگیرند: رویدن هیز، بول‌باز جوان سریع، تا آن زمان بدون قربانی، پریست لجن کش.

  • Can it really be only 18 months ago that the Surrey opening bowler was dispatching Martin Crowe in successive one-day internationals?


    آیا واقعاً فقط 18 ماه پیش بود که کاسه‌باز افتتاحیه ساری مارتین کرو را در مسابقات بین‌المللی یک روزه اعزام می‌کرد؟

  • Brown would be the brave choice; he's now reckoned to be the more penetrating bowler.


    قهوه ای انتخاب شجاعی خواهد بود. او اکنون به حساب می‌آید که کاسه‌زن نافذتر است.

  • I must confess that I would prefer to see a pigtail with an earring rather than the traditional civil service bowler hat.


    باید اعتراف کنم که ترجیح می‌دهم به جای کلاه کاسه‌زن سنتی، یک دم خوک با گوشواره ببینم.

  • In any case let's adjust the mundane balance of recent decades and start with the slow bowlers.


    در هر صورت، بیایید تعادل دنیوی دهه‌های اخیر را تنظیم کنیم و با کاسه‌بازان کند شروع کنیم.

  • Yet the bowlers defended well and only Richardson mastered them so that the closing overs were tense.


    با این حال بولرها به خوبی دفاع کردند و فقط ریچاردسون بر آنها مسلط شد به طوری که اورهای پایانی متشنج بود.

example - مثال
  • It isn't easy to score runs against pace bowlers.


    به ثمر رساندن دویدن در برابر بولزرهای سرعتی کار آسانی نیست.

  • Rivers, a left-arm spin bowler from Northhamptonshire, conceded just eleven runs from ten overs.


    ریورز، یک بولر بازوی چپ از نورثهمپتون‌شایر، از ده اور فقط یازده دوش را واگذار کرد.

synonyms - مترادف
  • bowler hat


    کلاه کاسه ساز

  • derby


    شهرآورد

antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

overly

لغت پیشنهادی

buffoonery

لغت پیشنهادی

massage