comical
comical - طنز
adjective - صفت
UK :
US :
رفتار یا موقعیت هایی که خنده دار هستند به شکلی عجیب یا غیرمنتظره خنده دار هستند
خنده دار به روشی عجیب یا احمقانه
باعث می شود بخندی؛ سرگرم کننده
The puffin is an unusual sea bird and there is something almost comical about the way it moves and looks.
پافین یک پرنده دریایی غیرمعمول است و چیزی تقریباً خنده دار در نحوه حرکت و ظاهر آن وجود دارد.
گویاترین دستاوردهایی که این مسابقه را تغییر داد، انسانی، ناقص، خنده دار و زمینی بود.
هیچ کس نمی دود؛ آنها در زوایای خندهدار به سمت باد کج میشوند، مانند دستهای از چارلی چاپلین.
چاک بدون اینکه واقعاً به این موضوع اشاره کند، در هفت قسمت کمیک حق خود را ثابت می کند.
او که شخصیتی کمآمیز کمیک است، بیش از هر چیز از تمسخر میترسد.
خانم هیکس اغلب از کلاه های طنز بزرگ استفاده می کرد.
اگر اینقدر توهین آمیز نبود، خنده دار بود.
Dwindled by distance comical in its wrath since it came from good-humored Ken, the deep voice would rise higher.
صدای عمیقی که با فاصله کم می شد، خشمش خنده دار بود، چون از کن خوش ذوق می آمد، صدای عمیق بلندتر می شد.
لیزی در حالی که بر روی الاغ می پرید، منظره ای خنده دار به وجود آورد.
کارلو بسیار خندهدار به نظر میرسید و با کتی که تقریباً زمین را لمس میکرد، قدم برداشت.
البته آن دانش آموزان هم خنده دار بودند.
او یک شخصیت کممعضل است که میترسد مسخره شود.
او یک شخصیت کمی کمیک است.
چیزی که آن را بسیار خنده دار می کرد این بود که کلاه آنها مدام می افتاد.
در آن کلاه خیلی خنده دار به نظر می رسید.
راستش را بگو - آیا در این کلاه خنده دار (= عجیب یا احمقانه) به نظر می رسم؟
خنده دار
comic
کمیک
hilarious
طنز
humorous
غرق کردن
droll
سرگرم کننده
entertaining
منحرف کردن
amusing
بسیار گرانبها
diverting
مسخره - مضحک
chucklesome
ظاهری
priceless
مسخره
ridiculous
شوخی
facetious
کشتن
farcical
شگفت آور
jocular
تقسیم جانبی
تکان دادن
laughable
شوخ
ludicrous
چرند
side-splitting
با نشاط
waggish
قلقلک دنده
witty
ریسیبل
absurd
احمقانه
light-hearted
حواس پرت
rib-tickling
ضد و نقیض
risible
کمدی
silly
hysteric
wacky
هیستریک
antic
comedic
humoristic
hysteric
hysterical
humorlessUS
بی طنز ایالات متحده
humourlessUK
بی طنز انگلستان
lame
لنگ
sensible
معقول
unamusing
بی سرگرم کننده
uncomic
غیر کمیک
unfunny
خنده دار
unhumorous
غیر طنز
unhysterical
غیر هیستریک
نمایشی
قبر
logical
منطقی
غمگین
جدی
رسمی
solemn
غم انگیز
tragic
عاقل
غیر کمدی
uncomedic
somberUS
somberUS
sombreUK
sombreUK
کدر
dull
خشک
غیر خنده دار
unhilarious
رو راست
straight-faced
بی لبخند
unsmiling
بی شعور
unwitty
واقعی
سر راست
مشترک
طبیعی
