curiously

base info - اطلاعات اولیه

curiously - کنجکاو

adverb - قید

/ˈkjʊriəsli/

UK :

/ˈkjʊəriəsli/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [curiously] در گوگل
description - توضیح

  • به گونه ای که نشان می دهد می خواهید در مورد چیزی بدانید

  • strangely or unusually


    عجیب یا غیرعادی


  • به گونه ای که نشان دهد شما علاقه مند به یادگیری در مورد افراد یا چیزهای اطراف خود هستید

  • strangely; in a way that is unusual


    عجیب؛ به نحوی که غیرعادی است

  • strangely


    به طرز عجیبی

example - مثال
  • ‘Are you really an artist?’ Sara asked curiously.


    سارا با کنجکاوی پرسید: آیا شما واقعا هنرمند هستید؟

  • His clothes were curiously old-fashioned.


    لباس هایش به طرز عجیبی قدیمی بود.

  • Curiously enough a year later exactly the same thing happened again.


    به اندازه کافی عجیب، یک سال بعد دقیقاً همان اتفاق دوباره تکرار شد.

  • Why did you break it? Jack asked curiously


    چرا آن را شکستی؟ جک با کنجکاوی پرسید

  • A group of reporters looked at her curiously.


    گروهی از خبرنگاران با کنجکاوی به او نگاه کردند.

  • Curiously, there didn't seem to be a bank in the town.


    عجیب بود که به نظر نمی رسید بانکی در شهر وجود داشته باشد.

  • Her parents are curiously absent from her account.


    پدر و مادرش به طرز عجیبی در حساب او غایب هستند.

  • Curiously enough they never explained why they arrived an hour early.


    به اندازه کافی عجیب، آنها هرگز توضیح ندادند که چرا یک ساعت زودتر رسیدند.

synonyms - مترادف
  • unexpectedly


    بر خلاف انتظار

  • strangely


    به طرز عجیبی

  • unusually


    غیرعادی

  • oddly


    به طور غیر عادی

  • bizarrely


    غیر عادی

  • weirdly


    غیر معمول

  • uncannily


    قابل توجه

  • abnormally


    فوق العاده

  • atypically


    غیر قابل توضیح

  • remarkably


    به طرز گیج کننده ای

  • anomalously


    به طرز اسرار آمیزی

  • extraordinarily


    به طور مرموزی

  • inexplicably


    به طرز شگفت انگیزی

  • puzzlingly


    گیج کننده

  • mystifyingly


    شگفت آور

  • mysteriously


    غیر مشخصه

  • perplexingly


    غیر قابل پیش بینی

  • bafflingly


    غیر طبیعی

  • startlingly


    فک انداختن

  • uncharacteristically


    به طور خاص

  • unpredictably


    عجیب و غریب

  • unnaturally


    به طرز شگفت آور

  • jaw-droppingly


    منحصر به فرد

  • peculiarly


    به طرز قابل توجهی


  • استثنایی

  • uncommonly


  • queerly


  • astonishingly


  • uniquely


  • strikingly


  • exceptionally


antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

summarizing

لغت پیشنهادی

reject

لغت پیشنهادی

shrine