learner

base info - اطلاعات اولیه

learner - یادگیرنده

noun - اسم

/ˈlɜːrnər/

UK :

/ˈlɜːnə(r)/

US :

family - خانواده
learning
یادگیری
learned
یاد گرفت
learn
فرا گرفتن
learnedly
آموختنی
google image
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [learner] در گوگل
description - توضیح
example - مثال
  • a slow/quick learner


    یک یادگیرنده کند/سریع

  • a dictionary for learners of English


    دیکشنری برای زبان آموزان انگلیسی

  • learner-centred teaching methods


    روش های تدریس یادگیرنده محور

  • young/adult learners


    یادگیرندگان جوان/بزرگسال

  • a language learner


    یک زبان آموز

  • Learners are not allowed to drive without a licensed driver in the vehicle.


    دانش آموزان مجاز به رانندگی بدون راننده دارای گواهینامه در وسیله نقلیه نیستند.

  • The book has been written with the interests of young learners in mind.


    این کتاب با در نظر گرفتن علایق دانش آموزان جوان نوشته شده است.

  • a book for advanced learners of English


    کتابی برای زبان آموزان پیشرفته انگلیسی

  • I was a slow learner —I couldn't read until I was 14.


    من آهسته یاد می گرفتم - تا 14 سالگی نمی توانستم بخوانم.

  • On windsurfers, children are particularly quick learners.


    در موج سواران، کودکان به ویژه سریع یاد می گیرند.

  • The learner driver often grips the wheel too tightly.


    راننده یادگیرنده اغلب چرخ را خیلی محکم می گیرد.

  • There's a proposal that drivers supervising a learner should be at least 21.


    پیشنهادی وجود دارد که رانندگانی که بر یک یادگیرنده نظارت می کنند باید حداقل 21 سال داشته باشند.

  • He's a quick learner.


    او یک یادگیری سریع است.

  • a learner driver


    یک راننده یادگیرنده

synonyms - مترادف
  • pupil


    شاگرد


  • دانشجو

  • apprentice


    شاگرد کارآموز

  • beginner


    مبتدی

  • neophyte


    کاراموز

  • novice


    تازه کار

  • trainee


    کارآموز

  • disciple


    محقق


  • تیرو

  • tyro


    نوپا

  • fledgling


    تازه تر

  • fresher


    تازه وارد

  • mentee


    شروع کننده

  • newcomer


    دانشجوی سال اول

  • starter


    ادم تازه کار

  • freshman


    آغازکردن

  • freshwoman


    تازه کار کردن

  • greenhorn


    مشروط

  • initiate


    پا حساس

  • novitiate


    تابعی

  • probationer


    کرم کتاب

  • tenderfoot


    کاتچومن

  • abecedarian


    پسر جدید

  • bookworm


    دختر جدید

  • catechumen


    استخدام جدید

  • newbie


    استخدام خام

  • rookie






antonyms - متضاد

  • کارشناس


  • معلم


  • مربی


  • استاد


  • معلم خصوصی

  • tutor


    ماهر

  • adept


    بوفه

  • boffin


    گورو

  • guru


    مرشد

  • mentor


    دارای ذوق هنری

  • virtuoso


    جادوگر

  • wizard


    فوندی

  • fundi


    استاد بزرگ

  • grandmaster


    نادان

  • ignoramus


    ماون

  • maven


    کهنه سرباز


  • استاد گذشته


  • قدرت

  • maestro


    آس


  • داغ

  • ace


    خبره

  • hotshot


    ویز

  • connoisseur


    cognoscente

  • whiz


    هنرمند

  • cognoscente


    محقق


  • کرکرجک


  • خرخون

  • crackerjack


    میستر

  • geek



  • meister


لغت پیشنهادی

della

لغت پیشنهادی

killings

لغت پیشنهادی

tour