super

base info - اطلاعات اولیه

super - فوق العاده

adjective - صفت

/ˈsuːpər/

UK :

/ˈsuːpə(r)/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [super] در گوگل
description - توضیح

  • فوق العاده خوب

  • a superintendent(4)


    سرپرست (4)


  • فوق العاده

  • more larger, greater, or more powerful


    بیشتر، بزرگتر، بزرگتر یا قدرتمندتر

  • spoken abbreviation for SUPERINTENDENT


    مخفف گفتاری SUPERINTENDENT


  • برای نشان دادن اینکه چیزی بزرگتر یا قدرتمندتر از چیزهای دیگر از همان نوع استفاده می شود


  • عالی

  • especially; very


    بخصوص؛ بسیار

  • informal for superintendent


    غیر رسمی برای سرپرست

  • informal for superannuation


    غیر رسمی برای بازنشستگی

  • the highest quality fuel that can be used in cars


    با کیفیت ترین سوخت قابل استفاده در خودروها


  • بزرگتر، مؤثرتر، قدرتمندتر، یا موفق تر از حد معمول؛ خیلی یا بیشتر از حد معمول

  • over; above


    بر فراز؛ در بالا

  • excellent; extremely good


    عالی؛ فوق العاده خوب

  • short form ofsuperintendent


    فرم کوتاه سرپرست

  • very; extremely


    بسیار؛ فوق العاده

  • used before adjectives and nouns to mean extremely or very large


    قبل از صفت ها و اسم ها به معنای بسیار بزرگ یا بسیار بزرگ استفاده می شود.

  • Would you like some lemonade? That would be super.


    آیا کمی لیموناد میل دارید؟ این فوق العاده خواهد بود.

  • But they weren't really that super.


    اما آنها واقعاً آنقدرها هم فوق العاده نبودند.

  • I always admired him for his tenacity of purpose and dedication - and envied his super brain-power.


    من همیشه او را به خاطر هدفمندی و فداکاری اش تحسین می کردم - و به قدرت فوق العاده مغزش حسادت می کردم.

  • He is suffering from senile dementia: the deterioration of a super brain.


    او از زوال عقل پیری رنج می برد: زوال یک ابر مغز.


  • این می تواند یک ماشین عالی، یک ماشین فوق العاده باشد.

  • To enter our super competition simply answer this question: What is the name of Marillion's lead singer?


    برای ورود به مسابقه فوق العاده ما به این سوال پاسخ دهید: نام خواننده اصلی Marillion چیست؟

  • You guys really did a super job.


    شما بچه ها واقعا کار فوق العاده ای انجام دادید.

  • It will be a super production!


    این یک تولید فوق العاده خواهد بود!

example - مثال

  • یک وعده غذایی فوق العاده

  • We had a super time in Italy.


    در ایتالیا لحظات فوق العاده ای داشتیم.

  • ‘The pilot did a super job,’ a passenger said afterwards.


    یکی از مسافران پس از آن گفت: «خلبان کار فوق العاده ای انجام داد.

  • She was super (= very kind) when I was having problems.


    او زمانی که من مشکل داشتم فوق العاده (= بسیار مهربان) بود.


  • موزه تاریخ طبیعی مکانی فوق العاده برای کودکان است.

  • Did you enjoy the film? Yes I thought it was super.


    آیا از فیلم لذت بردید؟ بله، فکر کردم فوق العاده است.

  • They were super helpful when I was having problems.


    آنها زمانی که من مشکل داشتم بسیار مفید بودند.

  • a supercomputer


    یک ابر کامپیوتر

  • a supermodel


    یک سوپر مدل

  • the super-rich


    فوق ثروتمند

  • superfine silk thread


    نخ ابریشم فوق العاده ظریف

  • a superstructure


    یک روبنا

  • She’s done a super job and deserves to be promoted.


    او کار فوق العاده ای انجام داده و شایسته ترفیع است.

  • Your new haircut looks super.


    مدل موی جدید شما فوق العاده به نظر می رسد.

  • Todd’s a super nice guy.


    تاد یک پسر فوق العاده خوب است.

  • Supercomputers have computed pi to more than a trillion decimal places, looking always for a pattern to unlock its mystery.


    ابرکامپیوترها عدد پی را با بیش از یک تریلیون رقم اعشار محاسبه کرده اند و همیشه به دنبال الگویی برای باز کردن رمز و راز آن هستند.

  • The super-rich are getting super-richer.


    فوق ثروتمندها فوق العاده ثروتمندتر می شوند.

synonyms - مترادف

  • عالی

  • magnificent


    باشکوه

  • outstanding


    برجسته

  • superb


    برتر

  • superior


    حیرت آور


  • خیره کننده

  • dazzling


    خارق العاده


  • با شکوه

  • glorious


    شگفت انگیز انگلستان

  • marvellousUK


    بی همتا

  • peerless


    قابل توجه


  • آس

  • splendid


    قابل تحسین

  • superlative


    درخشان

  • ace


    الهی

  • admirable


    استثنایی


  • نفیس

  • divine


    شگفت آور

  • exceptional


    خوب

  • exquisite


    بزرگ

  • fabulous


    چشمگیر

  • fantastic


    باور نکردنی


  • شگفت انگیز ایالات متحده


  • کامل


  • درهم شکستن


  • دیدنی و جذاب - تماشایی


  • marvelousUS



  • smashing


  • spectacular


antonyms - متضاد
  • lousy


    کثیف


  • خیلی بد و ناخوشایند

  • rotten


    پوسیده

  • bad


    بد


  • وحشتناک

  • abysmal


    افتضاح

  • atrocious


    بی رحمانه

  • inferior


    پست تر

  • appalling


    مخوف

  • horrible


    ناگوار

  • incompetent


    بی عرضه


  • فقیر

  • unexceptional


    غیر استثنایی

  • dismal


    ناراحت کننده

  • execrable


    مکروه، زشت، نفرت انگیز

  • inadequate


    ناکافی

  • mediocre


    متوسط

  • miserable


    بدبخت

  • pathetic


    تأسفبار - رقت انگیز

  • rubbish


    زباله

  • unacceptable


    غیر قابل قبول

  • dissatisfactory


    نارضایتی

  • dreadful


    آشغال

  • rubbishy


    بی کیفیت

  • shoddy


    زیرمجموعه

  • suboptimal


    فرعی

  • subpar


    غیر استاندارد

  • substandard


    نامطلوب

  • trashy


  • unsatisfactory


  • wretched


لغت پیشنهادی

institutes

لغت پیشنهادی

drooling

لغت پیشنهادی

tune