electronics

base info - اطلاعات اولیه

electronics - الکترونیک

noun - اسم

/ɪˌlekˈtrɑːnɪks/

UK :

/ɪˌlekˈtrɒnɪks/

US :

family - خانواده
electronic
الکترونیکی
electronically
به صورت الکترونیکی
google image
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [electronics] در گوگل
description - توضیح
  • the study or industry of making equipment such as computers and televisions, that work electronically


    مطالعه یا صنعت ساخت تجهیزاتی مانند رایانه و تلویزیون که به صورت الکترونیکی کار می کنند


  • تجهیزات الکترونیکی


  • مطالعه ساخت تجهیزاتی که با استفاده از برق و تراشه های کامپیوتری کار می کنند


  • تجهیزاتی که با استفاده از برق و تراشه های کامپیوتری کار می کنند و صنعت ساخت آن


  • مطالعه علمی جریان الکتریکی و فناوری استفاده از آن


  • مطالعه علمی جریان الکتریکی و فناوری استفاده از آن برای ساخت تجهیزات الکترونیکی

  • the small electrical parts, such as transistors and chips, that are used in electronic equipment


    قطعات کوچک الکتریکی مانند ترانزیستورها و تراشه ها که در تجهیزات الکترونیکی استفاده می شوند


  • بخشی از اقتصاد که درگیر تولید و فروش تجهیزات الکترونیکی است

  • products that use electronic parts


    محصولاتی که از قطعات الکترونیکی استفاده می کنند

  • Harris Corp., electronics / defense Melbourne, Fla., $ 27,000.


    هریس شرکت، الکترونیک / دفاع، ملبورن، فلوریدا، 27000 دلار.

  • These are terms used in digital electronics to designate the basic logical operations on which digital systems are founded.


    اینها اصطلاحاتی هستند که در الکترونیک دیجیتال برای تعیین عملیات منطقی اساسی که سیستم های دیجیتال بر اساس آنها بنا شده اند استفاده می شود.

  • On Silver and Knitmaster standard and fine gauge electronics the setting is slightly different.


    در Silver و Knitmaster استاندارد و الکترونیک گیج دقیق، تنظیمات کمی متفاوت است.

  • Seventy years of empty store shelves have created great pent-up demand for consumer goods, including electronics.


    هفتاد سال خالی بودن قفسه‌های فروشگاه‌ها، تقاضای زیادی برای کالاهای مصرفی از جمله لوازم الکترونیکی ایجاد کرده است.

  • Analogue design remains important because it accommodates and defines the basic building blocks of electronics.


    طراحی آنالوگ همچنان مهم است زیرا بلوک‌های ساختمانی اساسی الکترونیک را در خود جای داده و تعریف می‌کند.

  • H-P earned more than $ 31. 5 billion last year selling every form of electronics from calculators to computers.


    H-P در سال گذشته بیش از 31.5 میلیارد دلار درآمد داشت و هر نوع لوازم الکترونیکی از ماشین حساب گرفته تا کامپیوتر را فروخت.

  • American homes are filled with VCRs and other electronics.


    خانه های آمریکایی مملو از دستگاه های VCR و سایر لوازم الکترونیکی است.

  • Spacecraft electronics systems are vulnerable to damage by high-energy charged particles and are at particular risk during magnetic storms.


    سیستم های الکترونیکی فضاپیماها در برابر آسیب ذرات باردار پرانرژی آسیب پذیر هستند و در طول طوفان های مغناطیسی در معرض خطر خاصی قرار دارند.

  • The electronics retailer said shareholders will have the option of selling their stock or increasing their holdings to 100 shares.


    این خرده فروش الکترونیک گفت که سهامداران می توانند سهام خود را بفروشند یا دارایی خود را به 100 سهم افزایش دهند.

example - مثال
  • the electronics industry


    صنعت الکترونیک

  • About 45 000 people worked in electronics in Scotland.


    حدود 45000 نفر در بخش الکترونیک در اسکاتلند کار می کردند.

  • Their company merged with a Japanese electronics giant.


    شرکت آنها با یک غول الکترونیک ژاپنی ادغام شد.

  • a fault in the electronics


    نقص در الکترونیک

  • a degree in electronics


    مدرک الکترونیک

  • The minimum qualification for the job is a masters degree in electronics and computer technology.


    حداقل مدرک تحصیلی برای این شغل مدرک کارشناسی ارشد در الکترونیک و فناوری کامپیوتر است.

  • The manufacturing facility makes electronics for telecommunications and medical equipment.


    تاسیسات تولیدی، لوازم الکترونیکی برای مخابرات و تجهیزات پزشکی می سازد.

  • electronics company/industry/sector


    شرکت/صنعت/بخش الکترونیک

  • Sales of electronics and toys have been strong.


    فروش لوازم الکترونیکی و اسباب بازی قوی بوده است.

synonyms - مترادف
  • camcorders


    دوربین های فیلمبرداری

  • computers


    کامپیوترها

  • radios


    رادیوها

  • stereos


    استریو

  • televisions


    تلویزیون ها

  • transistors


    ترانزیستورها

  • VCRs


    دستگاه های ویدئویی

  • CD players


    پخش کننده سی دی

  • computer chips


    تراشه های کامپیوتری

  • electronic components


    قطعات الکترونیکی

  • integrated circuitry


    مدار مجتمع

  • video cameras


antonyms - متضاد
  • mechanical device


    دستگاه مکانیکی

لغت پیشنهادی

singed

لغت پیشنهادی

sure

لغت پیشنهادی

inject