stuffing
stuffing - پر کردن
noun - اسم
UK :
US :
مخلوطی از نان یا برنج، پیاز و غیره که قبل از پختن آن را داخل مرغ، فلفل و غیره قرار می دهید
مواد نرمی که برای پر کردن چیزی مانند کوسن استفاده می شود
ماده ای که به داخل چیزی فشار داده می شود تا محکم شود
a mixture of food such as bread onions, and herbs, that is used to fill something that is going to be eaten, such as a chicken or a vegetable before being cooked
مخلوطی از مواد غذایی مانند نان، پیاز و گیاهان دارویی که برای پر کردن چیزی که قرار است خورده شود، مانند مرغ یا سبزی، قبل از پختن استفاده می شود.
ماده ای که برای پر کردن چیزی استفاده می شود
Stuffing is also food usually a mixture of bread onions, and herbs, which is used as a filling for turkey or other meats or vegetables.
قیمه نیز غذا است، معمولاً مخلوطی از نان، پیاز و سبزی که به عنوان پرکننده برای بوقلمون یا سایر گوشت ها یا سبزیجات استفاده می شود.
پس از سرد شدن، مواد گوشتی را جدا کرده و گوشت باقی مانده را از استخوان جدا کرده و در یخچال قرار دهید.
It can be cooked with a variety of seasonings, so I vary the accompaniments such as stuffing and sauces each year.
می توان آن را با انواع چاشنی ها طبخ کرد، بنابراین من هر سال همراهی هایی مانند قیمه و سس ها را تغییر می دهم.
سریعتر جویدم و دهانم را پر کردم تا اینکه مگان مرا با فشار روی پاهایم بلند کرد و همراهم کرد.
با یک پارچه مرطوب پاک کنید و آنها را کبابی کنید یا روی هر کدام را با یک قاشق پر از مواد روی آن بپزید.
غاز، قیمه، پود کریسمس، همه آنها واقعیت بودند.
United had 11 players on World Cup duty in midweek and their travels looked to have knocked the stuffing out of them.
یونایتد در اواسط هفته 11 بازیکن در جام جهانی داشت و به نظر می رسید که سفرهای آنها باعث از بین رفتن آنها شده است.
قیمه را از قالب خارج کرده و به صورت ورقه ای برش دهید و با اردک سرو کنید.
padding
لایه گذاری
filling
پر كردن
wadding
گلدان
filler
پرکننده
cushioning
بالشتک زدن
lining
پوشش
packing
بسته بندی
quilting
لحاف کاری
پر کردن
upholstery
اثاثه یا لوازم داخلی
kapok
کاپوک
پایین
feathers
پر
flock
گله
tomentum
تومنتوم
bulk
فله
insulation
عایق
packaging
اردک پایین
duck down
منبت کاری
inlay
آستر
liner
تقویت
reinforcement
واد
wad
حفاظت
پد
covering
بسته
pad
بافر
عقب ماندن
buffer
نگهبان
lagging
توقفگاه
stopgap
exteriority
بیرونی
خارج از
