tailoring
tailoring - خیاطی
noun - اسم
UK :
US :
کار ساخت لباس های مردانه یا سبکی که در آن ساخته می شوند
فاعل فاعل از خیاط
برای ساختن یا آماده کردن چیزی به دنبال دستورالعمل های خاص
The West End/East End distinction in trades like shoe making and tailoring was well established by the end of the eighteenth century.
تمایز وست اند / ایست اند در مشاغلی مانند کفش سازی و خیاطی در پایان قرن هجدهم به خوبی تثبیت شد.
موهای پرپشت، ابروهای پرپشت، بینی، لب ها، شانه ها و خیاطی.
But beneath the cascading ringlets and whacky fur hats, there was undiluted vintage Gaultier tailoring.
اما در زیر حلقههای آبشاری و کلاههای خز خزدار، خیاطی قدیمی گوتیه وجود داشت.
Malcolm also slowly moved into made-to-measure tailoring, probably because of teddy boys coming in and asking for stuff to be made up.
مالکوم نیز به آهستگی به خیاطی های ساخته شده روی آورد، احتمالاً به دلیل آمدن پسران عروسکی و درخواست لوازم آرایش.
همچنین این احتمال وجود دارد که برخی از تنظیمات سیستم برای یک برنامه متفاوت ضروری باشد.
او همیشه احساس می کرد که خیاطی شغلی است که بیشتر برای زنان مناسب است تا مردان.
They demand an advanced level of quality technical sales support and the tailoring of research and technology to meet customer requirements.
آنها خواهان سطح پیشرفته ای از پشتیبانی فنی فروش با کیفیت و تطبیق تحقیقات و فناوری برای برآوردن نیازهای مشتری هستند.
sewing
خیاطی
stitching
دوخت
seaming
درز زدن
hemming
سجاف کردن
suturing
بخیه زدن
basting
ضربه زدن
darning
لعنتی
embroidering
گلدوزی
tacking
زدن
knitting
بافندگی
patching
وصله زدن
sewing up
دوختن
stitching up
دوخت ماشینکاری
machining stitch
پیرایش
trimming
سجاف گذاشتن
تبدیل کردن
turning up
ترمیم
mending
تعمیر
repairing
وصله کردن
patching up
بست
fastening
بسته شدن
closing
نخ زنی مجدد
rethreading
گذاشتن پچ
پوشاندن
clouting
الزام آور
binding
آب بندی
sealing
پیوستن
joining
گرفتن
catching
دوخت موقت
sewing temporarily
fixation
تثبیت
stabilisationUK
ثبات انگلستان
stabilizationUS
تثبیت ایالات متحده
