trolleys

base info - اطلاعات اولیه

trolleys - چرخ دستی ها

N/A - N/A

ˈtrɑː.li

UK :

ˈtrɒl.i

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [trolleys] در گوگل
description - توضیح
example - مثال
  • a shopping trolley


    یک چرخ دستی خرید

  • The hospital is so overcrowded that some patients are being treated on trolleys in the corridors.


    بیمارستان به حدی شلوغ است که برخی از بیماران با ترولی در راهروها تحت مداوا هستند.

  • Why will supermarket trolleys never move in the direction that you push them in?


    چرا چرخ دستی های سوپرمارکت هرگز در جهتی حرکت نمی کنند که شما آنها را به سمت آن فشار دهید؟

  • Betty almost ran me over with her tea trolley as I was walking into the office!


    بتی در حالی که داشتم به دفتر می رفتم، تقریباً با چرخ دستی چایش مرا از پای درآورد!

  • Every 30 minutes or so the flight attendant would wheel the drinks trolley down the aisle.


    هر 30 دقیقه یا بیشتر، مهماندار کالسکه نوشیدنی را در راهرو می چرخاند.

  • Some patients are left lying on trolleys in hospital corridors.


    برخی از بیماران در راهروهای بیمارستان روی چرخ دستی دراز کشیده اند.

  • I want to be a paramedic because you get to drive an ambulance and bring the trolley in.


    من می خواهم امدادگر شوم، زیرا شما باید آمبولانس را رانندگی کنید و واگن برقی را وارد کنید.

  • Are there any items you want to delete from your trolley?


    آیا مواردی وجود دارد که بخواهید از چرخ دستی خود حذف کنید؟

  • You can catch the number 47 trolley from the train station.


    از ایستگاه قطار می توانید واگن شماره 47 را بگیرید.

synonyms - مترادف
  • wheelbarrows


    چرخ دستی ها

  • pushcarts


    بارو

  • barrows


    کامیون ها

  • carts


    تریلرها

  • trucks


    حمل و نقل

  • trailers


    گاری های دستی

  • transporters


    waggonsUK

  • handcarts


    واگن های ایالات متحده

  • waggonsUK


    کالسکه ها

  • wagonsUS


    کنسرت

  • buggies


    غده ها

  • gig


    برنامه های درسی

  • tumbrils


    چمدان ها

  • curricles


    پالانک ​​ها

  • tumbrels


    ریکشا

  • palanquins


    tilburies

  • rickshaws


    دو چرخ

  • tilburies


    عروسک ها

  • two-wheelers


    گورنی ها

  • dollies


    خشک می کند

  • gurneys


  • drays


antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

angora

لغت پیشنهادی

of

لغت پیشنهادی

pharmaceuticals