acoustic
acoustic - آکوستیک
adjective - صفت
UK :
US :
مربوط به صدا و نحوه شنیدن افراد
صدای گیتار آکوستیک یا سایر آلات موسیقی به صورت الکترونیکی بلندتر نمی شود
مربوط به صدا یا شنوایی
برای اشاره به آلات موسیقی است که توسط تجهیزات الکتریکی بلندتر نمی شود
the way in which the structure of a building or room affects the qualities of musical or spoken sound
روشی که ساختار یک ساختمان یا اتاق بر کیفیت صدای موسیقی یا گفتاری تأثیر می گذارد
آلات موسیقی آکوستیک به ابزاری گفته می شود که توسط تجهیزات الکتریکی بلندتر نمی شود.
آکوستیک همچنین به معنای طراحی شده برای کنترل صدا است تا بتوانید فقط صداهایی را که می خواهید بشنوید بشنوید
Possible swap for interesting electric or acoustic.
امکان تعویض با برق یا آکوستیک جالب.
مشخص است که نشانه های صوتی قابل اعتماد کمی برای مرزهای کلمات وجود دارد.
The noises you heard - the explosive noises - were the acoustic effects of a second Darkfall strike.
صداهایی که شنیدید - صداهای انفجاری - اثرات صوتی ضربه دوم Darkfall بود.
قطعات مختلفی از تجهیزات ضبط برای تولید جلوه های صوتی جالب استفاده می شود.
افراد ناشنوا هنگام صحبت هیچ بازخورد صوتی دریافت نمی کنند، بنابراین گفتار آنها اغلب مختل می شود.
The insects that bats prey upon have a comparable battery of sophisticated electronic and acoustic gear.
حشراتی که خفاش ها آنها را شکار می کنند باتری مشابهی از تجهیزات الکترونیکی و صوتی پیچیده دارند.
Budd, who has been strumming his acoustic guitar through the Midwest, writes introspective songs with a witty, sincere touch.
باد، که گیتار آکوستیک خود را در غرب میانه می نوازد، آهنگ های درون گرا را با لمسی شوخ و صمیمانه می نویسد.
Unfortunately the beginnings of utterances appear to be particularly unconstrained by either the acoustic material or the linguistic interpretation.
متأسفانه، به نظر میرسد که آغاز گفتهها بهویژه توسط مواد آکوستیک یا تفسیر زبانی محدود نشده است.
این بازار صنعتی است که تولیدکنندگان بالقوه میکروسکوپ های صوتی را به هیجان می آورد.
ارتعاش به شکل یک موج صوتی است که به سمت پایین میله حرکت می کند.
میکروفون امواج صوتی را برای انتقال به سیگنال های الکتریکی تبدیل می کند.
an acoustic guitar
یک گیتار آکوستیک
این کنسرت در کلیسایی که به خاطر آکوستیک آن مشهور است ضبط شده است.
دانشمندان یک دستگاه صوتی کوچک برای بهبود سمعک ساخته اند.
acoustic tile
کاشی آکوستیک
nonauditory
غیر شنوایی