admonition
admonition - پند
noun - اسم
UK :
US :
هشدار یا ابراز نارضایتی در مورد رفتار کسی
توصیه ای که در عین حال هشداری برای کسی در مورد رفتارش است
و هنگامی که پیشوا بر منبر رفت، خطبه هایی مملو از پندهای اخلاقی ایراد کرد.
When adults believe in their children, they are not as likely to give reminders to do or admonitions for not doing.
وقتی بزرگسالان به فرزندان خود ایمان دارند، به احتمال زیاد به آنها یادآوری هایی برای انجام دادن و یا توصیه هایی برای انجام ندادن آنها نمی دهند.
Le Corbusier's admonitions echo much of nineteenth century morality in terms of emphasis on order and health and by inference cleanliness.
پندهای لوکوربوزیه از نظر تأکید بر نظم و سلامت و با استنباط پاکیزگی بیشتر از اخلاق قرن نوزدهم منعکس می شود.
I enunciated carefully hoping that Barney Lewis's admonition about clear speaking would now have some magical effect.
من با دقت بیان کردم، امیدوار بودم که توصیه بارنی لوئیس در مورد صحبت واضح اکنون تأثیری جادویی داشته باشد.
بسیاری از بی سوادان نمی توانند پند روی پاکت سیگار را بخوانند.
اما وقتی گوشها ناشنوا بودند، پندها چه فایده ای داشتند؟
To William he had written a letter full of the gravest admonitions, urging him to think carefully about what he was committing himself to.
به ویلیام نامه ای پر از شدیدترین پندها نوشته بود و از او خواسته بود که به دقت در مورد آنچه که خود را متعهد می کند فکر کند.
بچه ها هم با نصیحت و هم با دستور یاد گرفتند.
متداول ترین توصیه والدین مطمئناً باید «تا دیروقت بیرون نمانید».
reprimand
توبیخ
rebuke
rebuke
castigation
محکوم کردن
reproof
تذکر
admonishment
انتقاد
سرزنش
censure
سرزنش کردن
reproach
سخنرانی
upbraiding
نطق غرا
scolding
کلاه گیس
reproval
نطق آتشین
lecture
انتقاد تند
condemnation
فرش
tirade
برشته کردن
wigging
غلت زدن
harangue
گوش شنوا
diatribe
انفجار
chiding
سخت گیری
carpeting
موشک
berating
بوللاک کردن
roasting
عصا کردن
rollicking
رپ
earful
حمله کنند
blast
رتبه بندی
stricture
rocket
bollocking
caning
rap
praise
ستایش
commendation
تصویب
به پشت ضربه بزن
تعریف و تمجید
compliment
چاپلوسی
flattery
تایید
endorsement
نقل قول
citation
تحریم
تبرئه
exoneration
تاییدیه
indorsement
توصیه
تشویق
encouragement
هارمونی
harmony
صلح
جایزه
exculpation
عقب نشینی
ratification
عفو
reward
سلامتی
retreat
آزاد کردن
acquittal
اعتبار
absolution
تحسین
مداحی
freeing
افتخار ایالات متحده
HonourUK
acclaim
توجه
eulogy
احترام
honorUS
honourUK
esteem
tribute