arterial
arterial - شریانی
adjective - صفت
UK :
US :
involving the arteries
شریان ها را درگیر می کند
جاده شریانی یکی از جاده های اصلی شهر، کشور و غیره است
related to or flowing in an artery (= a tube carrying blood from the heart to other parts of the body)
مربوط به شریان یا جریان در آن (= لوله ای که خون را از قلب به سایر قسمت های بدن حمل می کند)
یک مسیر شریانی یک مسیر مهم است که ترافیک زیادی در آن جابجا می شود.
آیا گاز خون شریانی با جبران ساده مناسب است یا یک اختلال مختلط وجود دارد؟ 5.
با این حال، تشخیص دقیق تنها با به دست آوردن مقادیر گاز خون شریانی می تواند انجام شود.
آیا در کل منظره زشت تر از جاده کنارگذر شریانی به جز فرودگاه وجود دارد؟
Animal fats and refined sugar contribute to a weight problem and can be a factor in heart and arterial disease.
چربی های حیوانی و شکر تصفیه شده به مشکل وزن کمک می کند و می تواند عاملی برای بیماری های قلبی و عروقی باشد.
این می تواند با دیابت مزمن یا بیماری شریانی اتفاق بیفتد.
Unlike Chan etal, we found no significant relation between alcohol consumption and arterial P co 2.
برخلاف Chan etal، ما هیچ رابطه معنی داری بین مصرف الکل و P co 2 شریانی نیافتیم.
One client from each surgery had bilateral ulceration but clients with critical limb ischaemia and arterial ulceration were not included.
یک مشتری از هر عمل جراحی زخم دوطرفه داشت، اما مراجعین مبتلا به ایسکمی شدید اندام و زخم شریانی در نظر گرفته نشدند.
By instigating a calcium deficiency inside the cells, the drugs cause muscles lining arterial walls to relax.
این داروها با ایجاد کمبود کلسیم در داخل سلول ها باعث شل شدن عضلات پوشاننده دیواره شریان می شوند.
سمت