backstop
backstop - بک استاپ
noun - اسم
UK :
US :
(in rounders) a player who stands directly behind the player from the opposing team who is trying to hit the ball and attempts to catch the ball after it has been thrown if the person does not hit it
(در راندرها) بازیکنی که مستقیماً پشت بازیکن تیم مقابل که قصد ضربه زدن به توپ را دارد می ایستد و اگر توپ را نخورد پس از پرتاب توپ سعی می کند توپ را بگیرد.
informal for catcher
غیر رسمی برای شکارچی
(in baseball) a high fence behind the player hitting the ball that prevents balls from leaving the playing area if they are not hit or caught
(در بیسبال) یک حصار بلند در پشت بازیکنی که به توپ ضربه می زند، که از خروج توپ ها از محوطه بازی در صورت ضربه یا گرفتار شدن جلوگیری می کند.
چیزی مانند یک طرح یا روش که می تواند در صورت شکست همه طرح ها یا روش های دیگر مورد استفاده قرار گیرد
برخی از زمین های او به بک استاپ برخورد کرد.
کشور برای مقابله با ورشکستگی بانک ها به پشتوانه مالی نیاز دارد.
بسیاری از آمریکایی ها هنوز پشتوانه مالی در قالب یک حساب پس انداز ندارند.
The backstop plan would avoid the need for border checks in Northern Ireland if no other deal can be reached.
اگر توافق دیگری حاصل نشود، طرح پشتیبان از نیاز به بازرسی های مرزی در ایرلند شمالی جلوگیری می کند.
کمک
حمایت کردن
بازگشت
کمک کند
شریک
abet
سر پا نگهداشتن
prop up
یک دست داشته باش
به جای خوب ایستادن
دومین
حفظ کنند
تقویت
boost
succourUK
succourUK
ترویج
رو به جلو
favourUK
favourUK
طرفدار ایالات متحده
favorUS
کمک ایالات متحده
succorUS
پشتیبان گیری
دست دراز کن
وثیقه
bail out
رفتن به خفاش برای
تشويق كردن
خدمت
مسکن
relieve
تحریم
به علاوه
further
تایید و امضا
endorse
کار با
قهرمان
حفظ کردن
uphold
hinder
مانع شود
obstruct
مانع
hamper
تاخیر انداختن
impede
دستگیری
متوقف کردن
خنثی کردن
مهار کند
thwart
بررسی
inhibit
عقب مانده
معلول
retard
مسدود کردن
handicap
ناامید کردن
میخچه
frustrate
بار کردن
stymie
همسترینگ
encumber
گرفتگی
hamstring
تراشیدن
cramp
محدود کردن
trammel
balkUS
curb
baulkUK
balkUS
فویل
baulkUK
بند
foil
غل و زنجیر
fetter
تکان دادن
shackle
جلوگيري كردن
hobble
جلوگیری کردن
forestall
مخالفت کنند
مکث
halt
constrain